۱۳۹۴ مرداد ۳, شنبه


یغنهم الله من فضله

فضل
فرهنگ لغت عمید
(اسم مصدر) [عربی، جمع: فضول] [fazl] ۱. [مقابلِ نقص] کمال؛ دانش؛ علم.۲. برتری.۳. بخشش؛ احسان؛ نیکویی.۴. [قدیمی] افزونی.
-------
یعنی خداوند صاحب همه کمال ها می باشد
پروردگار صاحب کل دانش ها می باشد
یکتای عالم صاحب بخشش می باشد
او صاحب همه علوم می باشد
او صاحب برتری و .. می باشد
نتیجه:
اون شخص صالح به لطف پروردگارش صاحب علم میشه !
اون فرد در بین قوم و خیش و جامعه به برتری هایی دست پیدا می کند!
از مال و سایر مفاهیم فضل به رشد میرسد!

چه خوب و عالی..

اما چقدر ثروت و چه قدر علم و چه پست و مقامی؟
جواب در «من» نهفته شده! «از» بخشی، محدوده ای!

در واقع شخص مومن اهل تلاش هست و پشت کار داره
به مقدار ایمان و عمل صالح معلوم می شود که تا چه حدی رشد خواهد کرد!
فکر کنید در دانشگاه هستید و استاد به دانشجو می گوید همه اونهایی که درس می خوانن ، قبول خواهند شد. حالا هر کسی بسته به تلاش خود به نمره قبولی خواهد رسید. ممکن هست یکی با نمره 10 قبول شود و دیگری 17 و ..
حرف «مِن» در آیه یک توجه می باشد یعنی اهل ایمان را خداوند کمک می کند با توجه به نکاتی!
به برتری هایی دست خواهند یافت.
هر چه قدر ظرفیت مان بیشتر باشد «از» فضل خداوند بیشتر بهره می بریم.
یک مثال:
حضرت داود یک جوان رشید و شجاع بود! اهل دانش و صالح بود و در جنگ و پیکار دلاور و در ساخت زره موفق او با توجه به ظرفیت هایی که داشت رشد کرد..
و یا مریم ابن عمران که با ظرفیت بسیار بالا دریافت کننده فضل الهی بود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر