۱۳۹۴ مرداد ۵, دوشنبه


برخی از نتیجه ها:

* ویژگی انسانهای مومن شجاعت هست. همانگونه که در مقابله با دشمن باید شجاعانه به ستیز و به پا خیزد در مقابل ترس از فقر هم تسلیم نمی شود!
یعنی شیطان آدمی را از بی پولی و بی خانمانی و ... می ترساند و این در حالی هست که خداوند به دل مومنان شجاعت می دهد و می گوید اگر هم نیازمند بودید «الله» در زندگی شما با دانش و علم به احوال تان، گشایش دهنده هست!
بله اینگونه هست که افراد با ایمان از فقر هراسی ندارند و به پروردگارشان اتکا می کنندو با توکل به او زندگی مشترک را شروع می کنند.

* یکی از نشانه های توحیدی در این آیه حکایت از اتکا و اعتماد به گفته «الله» دارد. همین مقدار که خداوند گفته در رزق و روزی انسان گشایش می دهد برای اهل «توکل» کافیست

* فرد موحد می داند که فقط «الله» هست که او را توانگر می کند پس چشم امید به غیر او ندارد و همانگونه که خداوند ساده می گوید «الله» و تاکید هم می کند، انسان با ایمان هم به سادگی نام زیبای «الله» را بر زبان می اورد.

* خیلی جالب هست که این فرد یکتاپرست ممکن هست «فقیر» باشد و نتیجه رهایی و گشایش در زندگی او را خداوند در ازدواج قرار داده است!
پس بهتر است بگوییم ازدواج موجب گشایش در زندگی و فراوانی در معیشت می شود.

* برای خداوند فرقی نمی کند که شخص مجرد پسر است یا دختر و آیا قبلا ازدواج کرده است یا خیر! یعنی تبعیض جنسیتی وجود ندارد و اگر یک نفر «مجرد» هست، بر بزرگترها و توانمندان واجب هست نسبت به ازدواج آنها اقدام نمایند

* به آیه بگوییم قانون و در کتاب خداوند این قانون به نفع افراد مجرد وضع شده است!

* قانون به بالا دستان اشاره می کند و به انها دستور می دهد که به زیر دستان خود توجه کنید!

* برای ازدواج افرادی که تا کنون مجرد بوده اند به یک شرط اشاره دارد: داشتن صلاحیت!

یعنی بزرگتر ها اجازه ندارند افراد زیر دست خود را که به این ویژگی نرسیده اند به عقد و نکاح در اورند.مانند اقدام به ازدواج افراد خوردسال!

* افراد با ایمان با توجه ره دو صفت «واسع» «علیم» تلاش می کنند که از این ویژگی برخوردار شوند یعنی آنها هم اهل گشایش در زندگی بندگان خدا هستند و کارشان بر اساس علم هست!

علیم

آخرین عبارت این آیه حکایت از دانایی می کند.خداوند می فرماید که گشایشی که می دهد بر اساس علم می باشد!
شاید زوج جوانی که با هم می خواهند زندگی را شروع کنند به خیال و تصورشان همین مقدار که مراسم بگیرند و خانه ای تهیه کنند کافیست ولی خداوند می فرمایید که من خبر دارم که اونها به سایر مایحتاج و ... هم نیاز دارند! و پروردگار در تمام امور برای اونها گشایش می دهد چون آگاه هست!
آگاه بودن خداوند موجب می شود که شرایط زندگی به مرور فراهم شود. از آب و خوراک و هزینه زندگی و رفاهیات تا فرزند! همه را خدا می داند و در همه امور گشایش می دهد!

علم خداوند محدود به روز ازدواج نیست! اگاهی پروردگار به همراه صفت گشایش دهند باعث می شود یک عمر جهت و مسیر به سمت فراوانی روزی باشد!
-----
پیام دانایی برای انسانهای اهل ایمان چیست؟
خوب اگر همت شد و به دو نفر برای زندگی مشترک کمک یاری رسید چه زبان خیر و چه سایر حمایت ها، به دانایی می رسیم یعنی کمکی که می خواهید بکنید کوتاه مدت نباشد! بر فرض مثال فردا روز برای معیشت آنها هم یک سری کمک های خوراکی را پیشبینی کن و یا جهت پرداخت بدهی، از انها حمایت کن و اگر امکان ی وجود داره برای تهیه ماشین و خرید خانه هم به فکر اونها باش!
یا
به عنوان رهبر یا مدیر یا بزرگ قوم و خیش اگر هستی ، پیشبینی فروش خودرو به زوج جوان با اقساط بلند مدت و قرض الحسنه را برای عروس و داماد بکن و البته «علیم» یعنی آگاه باش که امکانات زندگی که در اختیارش می دهی از دست هم نرود!
فرضا در مثال بالا امکان فروش خودرو را برای مدت مشخصی از او بگیر !

حالا یک لیست از نیاز های یک زوج را داریم که هرکس بسته به توانش می تواند و یا باید ! قدم بردارد..

۱۳۹۴ مرداد ۴, یکشنبه


واسع

خوب اون خداوند، همون الله که گفته شد دارای چه ویژگی هست؟

گشایش دهنده هست!
اگر فردی با توکل به خداوند زندگی اش را شروع کرد و نیازمندی های متعدد داشت، بله پروردگار هم در همه امور برای او باز کننده راه هست!

به یک دانه که در زمین کاشته می شود دقت کنید! دانه بسته شده و فقیر هست! بسیار محدود ولی خداوند به همان دانه گشایش می دهد و از یک مقدار اندک یک رشد بسیار عالی به وجود می اورد!

فرد مجرد هم همین هست اگر تنگدست بود و در نتیجه همین اشاره خداوند، زندگی اش به گشایش و فراوانی می رسد.
نکته دیگر در این صفت خداوند هست یعنی همانطور که خداوند گشایش دهنده هست، پس ای بندگان خداوند شما هم گشایش دهنده باشید!
اگر توی زندگی به هزار و یک مشکل برخوردید فکر کنید آیا ما هم نباید برای سایرین همین رفتار را داشته باشیم تا خداوند هم در کار ما وسعت دهد!
اگر برای برادر و یا خواهر دینی ام قدمی برداشتم و در کار او گشایشی به وجود اوردم ، من هم به خداوند نزدیک شده ام یا بهتر بگوییم:
موفق شدم وجودم را برای «الله» هموار سازم!
موفق شدم عبادت کنم!
( این است معنی بندگی)
وجودت را با اوصاف الهی همراه ساز

و الله
( قوانین خداوند عمومی هست و اگر هم کسی خلاف اون حرکت کرد پروردگار مانع از حرکت اون نمیشه!)
منظور و کلام آیه، اشخاصی که یکتا پرست هستند و همه مسیر و وجودشان را هموار کرده اند برای خدا ! یعنی تمام هم و غم شان ، تلاش برای خدا هست ! همه فکر و ذکرشان الله هست ! جز از خدا طلب یاری ندارند و همانند مناجات علی (ع) در دعای کمیل ، با خدا سخن می گویند!
نتیجه:
برای این صالحان گشایش هست!
و اگر کسی توی زندگی اش گره وجود داره برگرده و یکتا پرستی را اصلاح کند !
-----
در مورد شرک گاهی برادران اهل سنت تاکید می کنند که نباید دست به دامن امام و پیامبر شد و باید نیاز را به سمت خدا برد، خوب قبول کردیم ولی آیا شما هم نباید دست از دامن آمریکا و ابرقدرتها و رهبران ناصالح بردارید؟ 
اگر ما نیازمان را به خدا می بریم که خوب شما هم نباید از غیر خدا ارباب بگیرید!
آیا اینکه آمریکا و ابرقدرتها و ظالمان زمانه را ارباب و صاحب اختیار گرفته شود شرک نیست!
اینکه فقط بگوییم یا الله ولی در عمل دست به دامن هر شیخ و یا مفتی شویم و بجای اتکا به الله به بنده های زنده و مرده متکی باشیم، شرک نیست!
--------
مِی خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب

چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند
-------
فاعتبروا یا اولی ابصار

پس عبرت گیرید ای که چشمان دل گشوده ای( ای اهل نظر )

و الله

باز هم تاکید بر یکتاپرستی!

نمی گوید که دیگران هستند که به شما برتری می بخشند بلکه تاکید بر نام الله قبلی هست یعنی حتما و قطعا خدا هست!
-----
اشاره و تاکید بر یکتا پرستی را همانطور که می بینید در آیه آمده است و اینکه گفته شده است سوره قل هو الله احد ، یک سوم قرآن هست یعنی دعوت به یکتا پرستی را می شود در سایر آیات هم دید.
تعجبی نیست که خداوند اشاره می کند به جوانان یکتا پرست و می گوید از مشکلات نه ترسید که خدا با شما هست!
-----
خیلی وقت ها انسانها دچار شرک به اشکال مختلف می شوند . در این مثال دقت فرمایید که اگر شخصی آستین بالا زد و به انسان بی همسری کمک کرد تا ازدواج کند و اگر اون فرد «موحد» باشد همه را از خدا می بیند و اگر هم مشرک باشد تصور می کند که فلانی بود و الا من مجرد مانده بودم!

و شخص کمک کننده اگر فکر کند که من بودم که کمک کردم در ازدواج، دچار شرک شده و اگر بداند و بگوید که این حمایت لطف خدا هست و من رابطه ای بیش نبودم به یکتا پرستی نزدیک شده.
------
اما اونهایی که در توانایی خداوند دچار شرک شده اند و بجای حاجت بردن به درگاه خداوند، به غیر خدا متوسل شده اند این افراد نمی توانند انتظار داشته باشند که از راه خدا(حلال) به رشد برسند. به انتظار باشند تا از هرکسی طلب کمک کرده اند به یاری اونها بیاید !

۱۳۹۴ مرداد ۳, شنبه


یغنهم الله

بزرگترین درس توحیدی این ایه می باشد!
چه کسی هست که کمک می کند!چه کسی مدد می کند! چه کسی رشد می دهد!
«الله »
اگر هم مومنانی کمک کنند و با صدقات و .. خداوند می گوید این من هستم که رشد می دهم!
ویژگی فرد مومن که شامل این کلام خداوند میشه اون شخصی هست که در فقر و نیاز مشکلات خود را به خداوند می گوید و پروردگار هست که او را به فضل رشد می دهد.
فکر کنید ببینید حاجت ها را به پیش غیر او ببریم ایا شامل این بندگان خدا می شویم! که اینگونه خداوند به ایشان وعده های نیکو داده؟

پس اگر در کارهای ما گره هایی وجود دارد اون مشکلات را خودمان به وجود آوردیم! این انسان هست که به غیر خدا حاجت می برد و انتظار هم دارد که خداوند کمک کند!

یغنهم الله من فضله

فضل
فرهنگ لغت عمید
(اسم مصدر) [عربی، جمع: فضول] [fazl] ۱. [مقابلِ نقص] کمال؛ دانش؛ علم.۲. برتری.۳. بخشش؛ احسان؛ نیکویی.۴. [قدیمی] افزونی.
-------
یعنی خداوند صاحب همه کمال ها می باشد
پروردگار صاحب کل دانش ها می باشد
یکتای عالم صاحب بخشش می باشد
او صاحب همه علوم می باشد
او صاحب برتری و .. می باشد
نتیجه:
اون شخص صالح به لطف پروردگارش صاحب علم میشه !
اون فرد در بین قوم و خیش و جامعه به برتری هایی دست پیدا می کند!
از مال و سایر مفاهیم فضل به رشد میرسد!

چه خوب و عالی..

اما چقدر ثروت و چه قدر علم و چه پست و مقامی؟
جواب در «من» نهفته شده! «از» بخشی، محدوده ای!

در واقع شخص مومن اهل تلاش هست و پشت کار داره
به مقدار ایمان و عمل صالح معلوم می شود که تا چه حدی رشد خواهد کرد!
فکر کنید در دانشگاه هستید و استاد به دانشجو می گوید همه اونهایی که درس می خوانن ، قبول خواهند شد. حالا هر کسی بسته به تلاش خود به نمره قبولی خواهد رسید. ممکن هست یکی با نمره 10 قبول شود و دیگری 17 و ..
حرف «مِن» در آیه یک توجه می باشد یعنی اهل ایمان را خداوند کمک می کند با توجه به نکاتی!
به برتری هایی دست خواهند یافت.
هر چه قدر ظرفیت مان بیشتر باشد «از» فضل خداوند بیشتر بهره می بریم.
یک مثال:
حضرت داود یک جوان رشید و شجاع بود! اهل دانش و صالح بود و در جنگ و پیکار دلاور و در ساخت زره موفق او با توجه به ظرفیت هایی که داشت رشد کرد..
و یا مریم ابن عمران که با ظرفیت بسیار بالا دریافت کننده فضل الهی بود

یغنهم الله من فضله

«یغنهم» اشاره به بهبود وضعیت زندگی دارد
یکی از عجایب کلام خداوند در قران به این شکل هست!
یعنی اگر مجرد هستی و اوضاع مالی خوب نیست خوب ازدواج کن تا اوضاع زندگی ات خوب شود!
یا می فرماید:
اگر به مشکلات مالی برخورد کردی بیا و از همون جهت مال بخشش کن!
یا اگر فرزندی را از ترس مشکلات مالی می خواهی سقط کنی، صبر کن خداوند مشکلاتت را حل می کند!

یک شجاعتی را خداوند درون دل مومنان پرورش می دهد که قوی باش و نترس 
یا الله بگو و برو جلو که خداوند حمایت می کند.
چند نکته این قسمت به این شکل هست:
اینکه خداوند کمک میکند اشاره به سایر مومنانی هست که صدقه می دهند و می دانند که به چه کسانی تعلق می گیرد

یعنی ای مومن و ای بنده خدا که صدقه ات را صرف این امر می کنی! خداوند می گوید من بودم که به این بنده ضعیف کمک کردم و اون شخص صالح هم می داند که خداوند او را مدد کرد

امتیاز کمک کننده همین بس که یاری او را خداوند اینگونه به خود نسب می دهد و چه لطفی هست که عمل ناقابل بنده ای در دادن صدقات موجب شود که آفریدگار جهان هستی بگوید«من کمک کردم» و برای دریافت کننده هم چه افتخاری از این بالاتر که از صاحب جهان هستی کمک خواسته و کمک دریافت کرده!
----
عبارت «یغنهم» اشاره به بهبود اوضاع در اینده دارد یعنی بعد از ازدواج . از دیگر ویژگی های فعل مضارع می توان به استمرار بهبود هم پی برد یعنی دائما اوضاع رو به رشد هست
----
تعجب نکردید که نگفت وضع داماد خوب می شود یا عروس!
وضع هر دو خوب میشه حکایت از یک تقسیم عادلانه ثروت دارد! یعنی مرد که به کار بیرون مشغول هست نمی تواند مدعی شود که آنچه به دست آورده متعلق به خودش است و زن حقی ندارد!
پروردگار زن و شوهر را یکی می بیند و می گوید «اونها» بدون تفکیک!
نتیجه این کلام در این عبارت هست که: انچه که در اثر تلاش و کار به دست می آورند متعلق به هر دو می باشد.

ان یکونو فقراء

توجه کنید می فرماید که اگر «محتاج» بودند

یعنی ملاک در ازدواج ثروت و دارایی نیست! برای مومنان مهم همسر مومن هست همان طور که در آیه هم اشاره شد «الصالح» 
فرد صالح و شایسته برای ازدواج تنها دلیلش ایمان هست و نه ثروت و مال و یا حتی زیبایی 

خوب اگر افرادی به ظاهر مومن ولی در ملاک ازدواج اونها اگر ثروت و زیبایی و .. عامل تصمیم گیری هست این رفتارشان با دستورات قرانی هماهنگ نیست هرچند او اشخاص اهل نماز و.. باشند.

ما می خواهیم ببینیم راه خدا چیست و چه خواسته ای از ما دارد و اگر جامعه از راه خداوند دور شده خوب آسیب های خودش را هم می بیند.

مهم بنده خدا بودن هست حالا اگر بنده خدا وضع مالی مناسب نداشت اشکال ندارد! اگر زیبایی نداشت اشکال ندارد! اگر و اگر
همین که اهل ایمان باشد کافیست

ان یکونو فقراء

گاهی پیش می اید که هر دو طرف نیازمند باشند و البته اشاره به سخت ترین حالت هم همین هست:
اگر «بودند» (هر دو نفر ضعیف باشند!)
در مورد فقر در قران اشاراتی در سایر ایات شده در واقع اهل ایمان که نیازمند باشند:
سوره بقره 271 می فرماید که صدقات به فقرا می رسد یعنی اگر به عنوان یک فرد از فامیل می خواهید صدقه بدهید پولتان راجمع کنید و بدهید به مومن نیازمندی که می خواهد زن بگیرد در قالب کادو و یا مسکن و ... البته اشاره میکند که پنهانی بودن صدقه بهتر است..
اگر هم به عنوان متولی و مسئول جمع آوری صدقات باشید اون موقع هم یک دستور مستقیم برای کمک به تشکیل زندگی مشرک برای مجردها در اختیار دارید!
------------
بقره 273
ویژگی این مومنان نیازمند را اینگونه بیان می کند:
اونهایی که در راه خداوند توفیقی به دست نمی اورند!
یعنی به دنبال روزی حلال هست و اهل تقلب و رانت و فساد هم نیست! اهل ضایع کردن حق دیگران هم نیست خوب این فرد توفیقی هم به دست نیاورده و وضع مالی مناسبی ندارد
در ادامه..
اونهایی که از حال و روزگار این بنده خدا خبر «ندارند» فکر می کنند که فلانی هم که وضعش خوبه! 
یعنی بنده خدا ابراز نیاز نمی کند و نمی گوید که محتاجم بلکه به گونه ای رفتار می کند که همه او را «دارا» توصیف می کنند!

خوب اگر همچین فردی را سراغ دارید بدانید که صدقه به این فرد می رسد و اگر مجرد هست از محل صدقات مورد حمایت واقع می شود البته بصورتی که شان و مقام بزرگ این فرد کوچکترین اسیبی نبیند!
------
سوره توبه آیه 60 هم تاکید می کند که صدقه به فقرا می رسد و می بینید که جوانی را که توان شروع زندگی مشترک ندارد را باز هم خداوند چگونه حمایت می کند

به بچه های دبستانی می گویند «بابا» را بخش کن جواب می دهند دو بخش هست

حالا این ایه هم دو بخش هست
بخش دوم:
ان یکونوا فقراء

اگر بزرگترها نگران این هستند که پسر وضع مالی مناسبی نداره و یا این دختر که جهزیه نداره و یا سایر مشکلات مالی!
البته می گوید «اگر» بله حتما هم اینگونه نیست که وضع مالی خوب نباشد و چه بسا افرادی که وضع مناسب هم دارند و این واجب را بزرگترها فقط کافیست حمایت کنند

حال اگر آمدیم و تهیدست بود مانند اینکه خانه نداشت و ماشین و امکانات شروع زندگی.
دقت کنیم که عبارت فقرا جمع می باشد با کلی محدودیت ها!

دوستم می گفت:
امیدی به ازدواج نداشتم شخصی مرا راهنمایی کرد و مثل اینکه در کویر ابرها جمع شوند و باران ببارد همه نیروها به سمت من بسیج شدند!

چند ماهی بود که به نصایح بزرگ فامیل عمل می کردم، طولی نکشید که از دوست و آشنا به من گیر دادند چرا ازدواج نمی کنم! مثل اینکه ده سال گذشته با انها نبودم که بعد از سالها به یادم افتاده بودند! من هم که آه در سفره نداشتم بهانه می آوردم و می گفتم همسر شایسته پیدا نمی شود!
از تعجب روزگار با خانواده ای خوب آشنا شدم و به یکی از اون خانواده علاقه مند شدم ولی از اونجا که به راه و روش (نور 33) باید عمل میکردم و هیچ همگونی وجود نداشت و اختلاف از زمین بود تا آسمان « اختلاف ده سال در تحصیل فقط یک نمونه بود» و بلاخره اینکه در کارم مانده بودم.
البته علاقه ای دو طرفه که با حیا و حجاب هم ابراز شده بود ولی هیچ امیدی نبود!
و
مثل اینکه یکی از اشنایان را خداوند فرستاده بود تا حرکتی رخ بدهد یعنی فقط با یک زبان خیر «دست و استین بالا زدن» و جمع شدن الطاف الهی و در عین نا باوری با بهترین بنده خداوند زندگی ام را شروع کردم.

ده سال بود که از زمان ازدواجم تاخیر افتاده بود و سه ماه به راه کاره های قران عمل کردم و ده سال هست که زندگی مشرک دارم!
می گفت ای کاش از اول می دانستم که چه کار کنم!

۱۳۹۴ مرداد ۲, جمعه


می دانیم که کلام خداوند را در قرآن می شود خواند و یا در طبیعت.
یعنی با دقت و به دست اوردن دانش می شود به ایات پروردگار نزدیک شد.

یکی از معارفی که جای تحقیق دارد و اگر خداوند بخواهد از راه بندگان و قران ان را برای عموم بیان کند در همین ایه نهفته می باشد(نور 32)

در قسمت اول ایه اشاره شده به افراد مجردی که قبلا متاهل بوده اند و در ادامه اشاره می کند به پسر یا دختر. دو گروه مجزا را معرفی میکند! افرادی که رابطه زناشویی و ازدواج داشته اند و مجرد هایی که به این مرحله نرسیده اند.
نتیجه علمی :
یعنی با پیشرفت علم امکان آزمایشاتی وجود دارد که معلوم شود یک نفر تا کنون ازدواج کرده است یا خیر
درواقع تعیین پسر بودن و دختر بودن یا مرد بودن و زن بودن
و در ادامه بر خلاف تصور اجتماعی که یک راه کار ساده فقط برای تشخیص دختر بودن وجود دارد (که امروزه هم قابل اعتماد نیست) اشاره به تعیین پسر بودن هم دارد!
تعجب نخواهید کرد که در اینده نزدیک و بعد از تحقیقات ، این آیه از فرامین پروردگار به اثبات برسد . 
(البته مکاتبات در ابتدا با موسسات اسلامی در این رابطه خواهد بود که نسبت به همکاری و سرمایه گذاری اقدام نمایند و «ما شاء الله» که برگه افتخار علمی در جهان برای مسلمانان باشد)

۱۳۹۴ تیر ۳۱, چهارشنبه


و الصالحین من عبادکم و امائکم «نور32»

در ادامه آیه اشاره خاص میکند به دختران و پسران. در قسمت اول ایه به عموم مجرد ها توجه شده ، افرادی که متاهل بوده اند و حالا مجرد هستند ولی در ادامه به پسر و دختر اشاره می کند و می گوید پسر و دختر های خود را به عقد و نکاح در اورید البته با یک شرط و اون هم اگر شایسته باشند!یعنی به حدی رشد کرده باشند که بتوانند زندگی مشرک را شروع کنند و حفظ کننددر برخی از متن ها اشاره کرده اند که سن ازدواج برای دختر 9 سال و پسر 15 سال می باشد و این در حالی هست که آیه قرآن اشاره مستقیم می کند به « الصالحین » یعنی کسی که بتواند زندگی اش را اداره کند! فقط بلوغ شرط لازم برای ازدواج نیست و شایستگی نیز لازم هست.نتیجه: به بزرگترها واجب هست که پسران و دخترانشان را همسر دهند البته اونهایی که راه و رسم زندگی را اموخته باشند


یک نمونه مثال زده شده در قرآن و در انجام این فریضه، حضرت «شعیب» می باشد. زمانی که دخترش از پسری سخن می گوید که قدرتمند و امانت دار می باشد شعیب هم جوان را فرا می خواند و اون جوان هم سرگذشت خود را تعریف می کند و حتی اینکه مرتکب قتل غیر عمد شده
شعیب هم که او را انسان «صالحی» می بیند به اون جوان پیشنهاد ازدواج با یکی از دخترانش را می دهد!
پسر و دختر فرقی نداره مهم قدمی هست که برداشته شود.اگر مجرد هستید نیت کنید که بعد از ازدواج این واجب را انجام دهید و حتی شده با زبان خیراگر هم خداوند شما را از نعمت همسر برخوردار کرده که واجب هست به مجردها از دوستان و فامیل و... کمک کنید و تشویق کنید تا زندگی شان راه بیفتد


و اما در ایه عبارت «منکم» تامل برانگیز می باشدمنظور از خودتان چه کسانی هستند؟شاید برای پدر و مادر ، فرزندان را از خودشان ببینندو برای عمو و عمه یا خاله و دایی ، فرزندان منتسب به اونها از خودشان حساب بشهو همچنین بزرگ فامیل احساس مالکیت داره نسبت به همه بچه ها و فرزندان قوم و اونها را از خودش می داند.فرض کنید رئیس بهزیستی هستید درون شما یک احساس وجود داره که همه پرسنل و کارمندان و یا فرزندان پرورشگاه همه از شما هستند.یا یک مدیر و صاحب کارخانه که به کارگرانش «بچه ها » خطاب می کند یعنی یک سرپرستی را نسبت به پرسنل دارد و اونها را از خودش می داند.پس می توان گفت دامنه «از خودتان» بسته به هر فردی وسعت دارد و به همان مقدار واجب به عهده فرد گذاشته شده است.و البته منظور مجردی نیست که عیاشی می کند و اهل زندگی نیست و یا فساد می کند! هدف افراد صالح=پاکدامن هستندعبارت «الصالحین» در بین دو گروه مجرد ذکر شده و شامل تمامی اونها میشه.دقت کنید به «ال» که به صالحین وصل شده! یعنی اونهایی را که در پاکی معروف هستند. البته در همین حد که گفته بشه فلانی شخص خوب و صالحی هست و یا یه خوبی شناخته شده باشد، کافی هست.

۱۳۹۴ تیر ۳۰, سه‌شنبه

 #انتظار#امام#زمان
جامعه به دنبال چه ویژگی هایی از امام زمان می باشد؟
امام زمانی که اهل انتقام باشد و با نیروهای فوق طبیعی بر جهان سلطه یابد و به رفتارهای مردم هم ایرادی نگیرد. مثلا یک موقعی نگوید نظام دچار فساد شده و نگوید که نظام بانک داری اسلامی نیست! و نگوید که شهرداری ها و سایر نظام صنفی ها ستمکارند! نگوید که امام زادگان را چرا می پرستید و نگوید پیرو موبدان (امام جماعت ها،مفتی ها) نباشید!  و در مورد احادیث نظر ندهد و نگوید که راه اجدادمان را نرویم! اگر بگوید فساد های بزرگ مالی در دستان بزرگان است که کسی به آنها ایمان نمی اورد!
او باید از قرآن انچه را درک کند و بفهمد که جامعه یاد گرفته و عمل می کند!
پس امام این مردم ظهور کرده و امام آنها نفس خودشان و ظالمان حاکم هست.
):(متن از کشور های: عراق،افقانستان،ترکیه،افقانستان،بحرین،عربستان):(
فقط....