۱۳۹۵ خرداد ۲۲, شنبه



سوره_فلق
قسمت اول

« قل »

سه مرحله برای وقوع یک ماجرا لازم است اول تفکر یعنی فکر کردن در مورد یک کار یا موضوع. در کتاب آسمانی هم نخست دعوت به تفکر می کند و توجه انسان را به پیرامون خود و طبیعت جلب می کند. شخص متفکر از عالم اطراف خود درس می گیرد و حتی بدون راهنما از طبیعت الهام می گیرد و خداوند را به یکتایی ستایش می کند همانند ابراهیم ع البته تفکر فقط جنبه مذهبی نداشته و برای اقتصاد یا ازدواج و... هم لازم است. آدمی با تفکر به اسرار رموز هستی دست یافته و زندگی خود را متحول کرده است. در کسب مال افرادی که ابتدا تفکر کرده اند و با الهام از دنیای پیرامون خود و همچنین طبیعت گام برداشته اند موفق بوده اند.
همچنین قبل از ازدواج اگر اندیشه والا وجود داشته باشد می توان انتظار پیوند موفقی را داشت. در زندگی افراد پیروز هم این ایده وجود دارد یعنی تفکر از جایگاه بالایی بر خوردار است.
دوم گفتن آنچه از فکر عبور کرده است مانند اینکه در مورد آنچه اندیشیده ایم آن را بر روی کاغذ بیاوریم و یا در مورد آن با دیگران سخن یگوییم و حتی به خودمان یادآوری کنیم. اگر هر روز به خودمان بگوییم ( من موفق هستم )( من جذاب هستم )( من توانمند هستم ) باعث می شود آنچه در اندیشه ما عبور کرده یک پله بالا تر رود و تبدیل به انرژی گفتاری شود این قابلیت به روح و جسم ما قدرت می بخشد تا برای مرحله بعد آمادگی پیدا کنیم. برای یه دست آوردن روزی پاک اگر تفکر شود و هر روز به خود بگوییم من در کسب مال فردی توانمند هستم یا جملات مشابهی که بار مثبت فکری را به گفتار تبدیل کند، احتمال موفقیت را تا 50% افزایش داده ایم. برای ازدواج هم همین ایده یک پسر و یا دختر را به شجاعت لازم می رساند تا از فرصت مناسب استفاده کند. یا هر روز صبح که از خواب برمی خیزیم به خود یاد آوری کنیم ( الهی به امید تو ) « توکلت علی الله » همه انرژی های مثبت فکری را به گفتار تبدیل کرده ایم و شانس پیروزمندی خود را بالا برده ایم و خود را آماده جذب رحمت الهی کرده ایم.
« قل » در شروع سوره حکایت از همین نکته دارد یعنی در فکر و ذهن ما نگرانی هایی وجود دارد و ناشناخته ها و آسیب هایی را در کمین خود متصور می شویم که آن را به زبان می آوریم و اثر انرژی فکری را به گفتاری افزایش می دهیم.
سوم انجام کار است که به سخن در آمده. مانند اینکه (1) فردی فکر می کند که امروز از خانه بیرون میرود و با وسیله ای خود را به مقصد می رساند (2) ایده خود را به زبان می آورد و یا به اطرافیان می گوید  « من امروز به استخر می روم » (3) گفتار خود را به فعل می رساند و به قصد مقصد حرکت می کند. اهمیت انجام کاری که به گفتار درآمده بسیار بالا است و خداوند به مومنین می فرماید ( چرا سخنی می گویید که به آن عمل نمی کنید! این رفتار بسیار آسیب رسان است در پیشگاه پروردگار)
بهتر است هیچ گفته اضافی و یا تعهد آوری را نپذیریم و یا نگوییم مگر برای انجام آن بخواهیم قدم برداریم. اگر به زبان آورده شد که ( من امروز ورزش می کنم ) حتما گفته به انجام رسانده شود. این رفتار صحیح به قدرت نفس کمک میکند و از انسان شخصیتی استوار می سازد بر عکس افرادی که به گفته های خود عمل نمی کنند از آنها شخصیتی سست و ضعیف می سازد پس  لازم است برای نتیجه گرفتن تلاش کرد.





#فلق