۱۳۹۴ دی ۱۰, پنجشنبه



#گمراهی....

کجروی آفت بسیاری از انسانها محسوب می شود و در اثر برخی پیروی های ناآگاهانه به وجود می آید. پروردگار در سوره احزاب آیه 67 در مورد بزرگان و رؤسا هشدار می دهد و از قول جهنمیان که علت گمراهیشان را اینگونه بیان می کنند: اطاعت و پیروی از سران و امیران و همچنین اشخاص بزرگ و مهم  باعث گمراهی شان شده و آنان را دوزخی کرده است! این اشخاص را به دو دسته تقسیم بندی کنیم:
اول گروهی که به کارهایشان رنگ و بوی دینی نمی دهند مانند بسیاری از رئسای جمهور دنیا و یا هر فردی که عده ای را با کلام و رفتارشان پیرو خود می کنند مانند خواننده ها یا  ایدئولوگ ها یا بزرگ فامیل و..... که بجای دعوت به سمت خدا و پیروی از رسول، به سمت افکار و اوهام خودشان مردم را رهبری می کنند. فرض کنید خواننده ای که گسترش دهنده شهوت است یا دعوت به دنیا پرستی که در بسیاری از فیلم ها به خورد افکار عمومی داده می شود.

دوم گروهی که  لباس دین و مذهب پوشیده اند و بر روی بسیاری از رفتار غیر خدایی خود پوشش دینی می دهند. به ظاهر دعوت به خدا و پیروی از پیامبر می کنند! در کلامشان نام خدا و دعوت به حق موج میزند و در عیان متدین هستند ولی  در باطن دشمن خدا و رسول هستند! احکام را به صورتی تغییر می دهند که کسی متوجه نشود و بر خلاف فرامین پروردگار، جامعه را رهبری می کنند!
به آیه توجه فرمایید:
وقالوا ربنا انا اطعنا سادتنا وكبراءنا فاضلونا السبيلا
و مى‏گويند پروردگارا ما رؤسا و بزرگتران خويش را اطاعت كرديم و ما را از راه به در كردند.

۱۳۹۴ آذر ۲۴, سه‌شنبه


 زن باغ است و مرد باغبان و فرزند گل
آیه 223 بقره

نساوكم حرث لكم فاتوا حرثكم اني شيتم وقدموا لانفسكم واتقوا الله واعلموا انكم ملاقوه وبشر المومنين
زنان شما زراعت گاه شما هستند.
مرد در زندگی مشترک باغ بان است و زن باغ یا بگوییم مرد کشاورز است و زن کشت زار فرقی ندارد خداوند زن را به زمین تشبیه نکرده است بلکه می فرماید: زن باغ است، زن محل گل کاری است! 
مرد برای زن باغ بان است که اگر باغی نداشته باشد تا به آن مهر بورزد و عاشقانه از آن مراقبت کند، انرژی و استعداد او به هدر رفته. باغبان(مرد) از گلستان(زن) مراقبت میکند مثلا از حیا و اندام زیبای گل ش در مقابل سایر چشم ها مراقبت می کند. تذکر به پوشش مناسب و همچنین تامین لباس به عهده باغبان است. گل هم خار دارد تا در نبود باغبان از خود محافظت کند. و گلستان که با محبت و عشق آبیاری شده نتیجه را با گلهای زیبا به ارمغان می آورد. آرامش یکی از گلهای سفید این گلستان است. مهربانی گل صورتی رنگ است که در گلستان زن وشوهر رشد میکند. رابطه های خاص با گلهای قرمز رنگ در قلب شان می روید و اگر زن باغ با استعدادی باشد و مرد هم در باغبانی موفق باشد، نتیجه یک زندگی پر از عاشقانه ها و در طول زمان هم به زیبایی‌ها ی آن افزوده می‌شود. 

رشد مرد، به باغبانی هست و مرد مجرد امکان شکوفایی را ندارد چون زمین ندارد! و شکوفایی زن هم نیازمند باغبان است و بدون همسر یعنی زمین بدون کشاورز

اگر به دنبال دختری برای ازدواج هستید توجه کنید که زن باغ است پس به دنبال یک باغ خوب باشید! (ایمان)
باغ شما عمومی نباشد! (دختر خانمی که با چند پسر دوست است و با همه اهل معاشقه هست که زمین شوره زار است! هرچه می خواهی محبت بکن، بجز بد رفتاری و خیانت نتیجه ای ندارد)

زمین خوب، مستعد رشد است با کشاورز خوب. 
دختر با ایمان حقیقی ( منظور رفتار ایمانی دختر های جامعه نیست ) هر بذر گلی که بکاری برایت بوستان بزرگی پرورش می دهد.
و دختر خانم اگر به دنبال شوهر هستی دقت کن هر مردی باغبان نیست! چه مردهایی که به سایر زمینها هم سری می زنند و موقع ازدواج به دنبال دختر پاکدامن هستند. یا نداشتن ایمان پسر باعث می شود تا استعدادهای زن شکوفا نشود و چه بسا زمین خوب را به شوره زار تبدیل کند! 
یا مرد بی استعداد در محبت و عشق ورزی به زن و فرزند همان باغبان کم دانش و بی توجه است که به شکوفایی همسرش کمکی نمی‌کند. 

یک باغ خوب، یک باغبان خوب، گلهای خوب
( گل به تمام خصلت های خوب و مادی و معنوی گفته میشه و همچنین فرزند )
 قسمت دوم از آیه 223 بقره

فاتوا حرثکم
پس به باغ خود وارد شوید...
آمیزش زن و شوهر نوعی باغبانی محسوب می شود و پروردگار فرمان به گل کاری می دهد! یعنی نزدیکی و معاشقه با بوستان خود.. کاملا از آیه واجب بودن رابطه (دخول) برای زن و شوهر معلوم می باشد. به عبارت ( آتو ) دقت فرمایید : عطا کردن، بخشیدن! یعنی آمیزش با عشق و آماده بودن زن برای معاشقه! یک محبت  ی در (عطا) کردن نهفته است که برای این رفتار زناشیی لازم است. رفتار زن و شوهر همانند باغبانی نیست بلکه دقیقا بوستان داری است که با پرورش روح و جسم همراه است. مرد به زن بهتر است بگویند برویم باغبانی یا به مزرعه ام وارد می شوم. از دید احکام فقهی یکی از حقوق زن  طبق این آیه داشتن آمیزش با همسر می باشد که در کتب و رساله ها رها شده است! و اگر زن ممانعت از آمیزش داشته باشد دچار گناه و از نظر قوانین زن محکوم می باشد و به زن ( ناشزه ) می گویند. در دین ساختگی! مهم مرد سالاری است ، اگر آقا بخواهد آمیزش بدون مقدمه وجود دارد ولی خواست زن جایگاهی ندارد و اگر مرد این واجب الهی را ترک کند موجب هیچ عقوبتی نمی شود!
روش اسلام حقیقی با عدالت همراه است و همانطور که در ایه خواندید (آمیزش) با احساس، حق زن هست.
معمولا بعد از گذشت زمان (از عروسی) این روابط دچار سردی می شود به خصوص در مشکلات یا سنین بالا یا عوامل مختلف که اگر همانند نماز به این درک رسیده شود که این عاشقانه ها هم واجب است و در دین الهی سه یا چهار روز دوری از معاشقه و بیست و چند روز آمیزش وجود دارد. مانند یازده ماه خوردن غذا و یک ماه روزه داری....

در مورد نماز قبلا گفتیم که نماز خواندنی نیست!  و در قران بارها تاکید شده نماز را به پا دارید و اگر اشکال به پاداشتن نماز را صد جزء در نظر بگیریم یک قسمت آن خواندن آن است حالا می خواهیم تعدادی از پازل گم شده نماز را در سه آیه گذشته پیدا کنیم...
*ازدواج با شخص مومن یکی از اشکال بپاداشتن (صلاه) است
* دوری از امیزش در عادت ماهانه و عاشقانه از جهت (واژن) برای زن و شوهر یکی از اشکال ( صلاه ) است
* مهر و محبت ( عبارت توابین) از اجزاء صلاه است
* پاکی  رفتار در آمیزش از اجزاء صلاه است
* آمیزش حق زن و باغبانی واجب است که باز هم یکی دیگر از اجزاء صلاه است
------------
خیلی خوب و عالی هست که شخصی همه اجزاء صلاه را به پا می دارد از جمله خواندن آن ولی اگر کسی نماز نخواند ولی سایر اجزا را بجا آورد مانند ازواج و ... یا اکرام یتیم یا اطعام مسکین یا رفت آمد با قوم و خیش و دستگیری و حمایت و... او (صلاه) را به پا داشته است! ولی اگر کسی اهل خواندن نماز بود ولی سایر اجزا را رها کرده یا حتی به تغییر قوانین قرآن پرداخته مثلا ربای اسلامی راه اندازی می کند یا زنای اسلامی و بر روی همه جاهلیت های قدیم لباسی از دین می پوشاند این شخص نماز به جا نیاورده!  صلاه یعنی رویکرد به خدا...

«انی شئتم»
آنگونه که می خواهید یا از آنجا که می خواهید. ارتباط عاشقانه زن و شوهر با باغداری و کاشت یکی هست و اگر باغبانی بخواهد به باغ خود وارد شود  از کجا وارد می شود؟ درب باغ ورودی محسوب می شود و به صورت معمول باغبان از پشت دیوار به باغ وارد نمی شود. عبارت ( انی ) به مکان اشاره دارد منظور مکان معاشقه نیست که بگوییم هر کجا که می خواهند آمیزش داشته باشند با توجه به کلمات قبلی که نشان دهنده آمیزش بود حالا اشاره به محل دخول دارد. از محلی که در آیه قبل به نتیجه رسیده شد، هر جور و به هر حالت که می خواهید آمیزش مجاز است. بسیاری از زوجها به دنبال این سوال و پاسخ آن هستند که به چه حالتی رابطه جنسی داشته باشند؟ که به دلیل درک نشدن این آیه به دنبال مسیر های اشتباه در آموزش های هالیوودی میروند. بیایید یک بار دیگر چهار شرط آیه 222 را با عبارت ( انی شئتم ) برسی کنیم:
شرط اول: دوری از رابطه در ایام پریود زن
شرط دوم : آمیزش از واژن«حیث امرکم الله»
شرط سوم: زن و شوهر با آمادگی و پذیرش به سمت همدیگر برگردند. (پرهیز از اجبار و خشونت یا تحقیر در آمیزش)«توابین»
شرط چهارم: رعایت پاکی ها (ادب و نزاکت و سلامتی و بهداشت)«متطهرین»
نتیجه : آنگونه که می خواهید مجاز است..
رعایت این احکام به استحکام زندگی کمک می کند و رعایت نکردن هم آسیب های خودش را دارد.
پرانتز.....

آنزیم های واژن و سایر ترشحات جذب بدن مرد می شود و نیاز مرد می باشد همچنین نیز زن به مایع مردانه که از محل تناسلی جذب می شود. راه کارهای جلوگیری از بارداری با تغییر در این سیستم مانع از آرامش  وسکونت اشاره شده در قرآن می شود. استفاده از قرص های ضد بارداری یا عمل بستن ... در خانمها و یا کاندم و بسیاری از روشها آثار منفی در روند ارتباط زن و شوهر دارد و عامل بی رغبتی و دوری از عاشقانه ها محسوب می شود. زن و شوهری که مایل به بچه دار شدن نیستند با توجه به پیشرفت علمی و کمی دقت امکان به حداقل رساندن این آسیب ها را دارند.

وقدموا لانفسکم
و برای خودتان از پیش بفرستید!
می توان متصور شد که اگر زن کشتزار است و مرد هم نشاء کار در انتها باید منتظر محصول بود!
باغ داریم و باغبان حالا گل ثمره این ارتباط عاشقانه به وجود می آید. فرزند نتیجه این آمیزش یک دستاورد ارزشمند می باشد. و چه زیبا هست پدر و مادری که به فرزند خود می گویند ( گلم ). در مورد تعداد بیشتر فرزند بهتر است یا فرزندانی تربیت صحیح یافته و مومن کدام بهتر است؟ طبق این آیه برای از پیش فرستادن لازم است فرزند شخصیت سالم و ایمانی داشته باشد که هر زن و شوهری بسته به توان پرورشی خود میتوانند تعداد فرزندان را معین کنند. اما چگونه فرزند باعث می شود برای پدر و مادر اعمال خیر جمع آوری شود؟ هر فرزند صالحی که به وسیله پدر و مادر رشد یافته باشند از هر کار نیک فرزندان برای پدر و مادر هم پاداشی در نظر گرفته می شود. و تا زمانی که نسل ادامه پیدا کند همچنان برای پدر بزرگ ها و مادر بزرگها خیرات جمع آوری می شود. خانواده همانند یک درخت هست که ریشه در زمین دارد و فرزندان میوه های این درخت پاک هستند.

برای دختر و یا پسر مجرد همین که نیت کنند فرزند صالحی بیاورند باعث خواهد شد تا نیروهای جهان هستی را به خدمت بگیرند و ازدواج کنند و مقدمه عمل به پیمان فراهم شود. هرچند لازم هست که خود شخص در اصلاح خود قدم بردارد.
اصلاح دین و دوری از روش ساختگی مذهبی کلید حل مشکلات می باشد. گاهی این تصور برای مذهبی ها پیش می اید که اعمال و رفتار شان خوب است ولی موقعی که کارهایشان با قرآن سنجش می شود خواهند فهمید که مذهبی متفاوت دارند و ریاضتهای بی پاداش در پیش گرفته اند و مخالف فرامین الهی قدم بر می دارند. کمی توجه و دقت نسبت به پیرامون و تفکر راه گشا می باشد ان شاء الله.
به خوبی بسیاری از مردم ایران ایمان دارم خداوند راه صحیح را برای بندگانش روشن فرماید....

واتقوا الله
و از خداوند پیروی کنید. تقوا به معنی پرهیز کاری و همچنین به معنای محدودیت می باشد. خیلی اوقات جوامع بشری برای خودشان تنگناهایی قائل می شوند که مثلا می گوییم: حدود قوانین ایران یا حدود قوانین میسحیت ودر مورد کلام قرآن گفته می شود ( حدود و قوانین الله )
ساده ترین و پر منفعت ترین قوانین به قرآن برمی گردد ( اشتباه نشود! منظور اسلام حقیقی است که یافت می نشود) و در این آیه اشاره به قوانین خداوند در مورد ازدواج و رابطه عاشقانه و فرزند گفته شد. این قوانین ساده عبارت بودند از
* ازدواج با شخص با ایمان بدون توجه به ملاک های زیبایی و ثروت و..
* ازدواج با شخص مومن یعنی خداوند به بهشت دعوت می کند و آمرزش
*  دوری از آمیزش در عادت ماهانه
* رابطه از فَرج ْ
* واجب بودن عاشقانه های متاهلین
* زن و شوهر با مهر و مودت به سمت همدیگر باز گردند.
* رعایت پاکی ها (ادب و نزاکت و سلامتی و بهداشت)
* رابطه باغ و باغبانی بین زن و شوهر
* لزوم باغبانی مرد نسبت به همسرش
* بچه دار شدن و تربیت خدایی فرزند.
رعایت این حدود ترجمه ( واتقوا الله ) می باشد. دقت کنیم که این کلام ( اتقو )  جنبه امریه داشته و رعایت همه نکات بالا قانون خدایی می باشد. حالا شما بگویید قوانین به نفع انسان گفته شده ؟ توجه به واجب بودن عاشقانه زن و شوهر چطور؟ و این سوال که چرا بخشهایی از آیه در کتب دینی مذاهب و ادیان مختلف وجود ندارد؟ چه مقدار از رفتارهای زن و شوهر ها با قوانین خدا همراه است؟ چه واجب هایی که بی اهمیت رها شده اند؟
خانم دختر و آقا پسر  اگر واقعا نیت ازدواج با شخص مومن را داشته باشی خداوند هم این فرد به شما نشان می دهد، شما هم قدمی بردار و صحبت از زندگی مشترک کنید و در چهارچوب قوانین خدایی ازدواج کنید. منتظر رسم و آیین اشتباه اجدادی نمانید و همانطور که تا کنون آیات را خواندید... بـــسم الله...
واعلموا انکم ملاقوه
و یقین کنید که شما نتیجه ( اعمالتان ) را خواهید دید.
ده فرمان در مورد ازدواج را خواندیم حالا پروردگار به ما این اعتماد را می دهد که اجرای حدود الهی به بازگشت نتیجه خوب منجر می شود و همچنین سرپیچی از فرامین هم نتیجه خودش را خواهد داشت. نتیجه رفتار صحیح در ازدواج به دو صورت نمایان می شود...اول در همین دنیا برایشان بهشت می شود و از لذت هایی بهره می برند که سایرین از راه مشروع یا نامشروع هرگز به آن دست نخواهند یافت! و دوم پاداش اخروی آن است که قابل تصور نیست و پروردگار اجر عظیم به آنها عطا خواهد کرد(بابت رفتار جنسی صحیح!) و اما بی توجهی به آیات با نتیجه جهنم شدن زندگی خانوادگی و جدایی عاطفی و سایر آسیب ها همراه خواهد بود. اگر شخصی در زندگی مشترک دچار وقفه و آسیب شده بهتر است این آیات را با دقت بیشتر مطالعه و عمل کند. جدای از بحث ازدواج این قسمت آیه معنای عمومی دارد یعنی ما نتیجه اعمال خوب یا بدمان را می چشیم! حاصل تصمیم های درست یا غلط! و آینده از گفتار و کردار امروز ما پدید می آید.
وبشر المومنین
و به دین داران مژده ده... واژه مومن به اشخاصی گفته می شود که قوانین خدایی را رعایت می کنند و در این آیه به پرهیزکاران در ازدواج و عاشقانه های زن و شوهر گفته شده است اشخاصی که ده فرمان از آیه 221 تا 223 را محترم شمرده اند اکنون به عاشقانه های پایدار و دائم خبر دارشان کن!
شادکامی برای بجا آورندگان حدود الهی را دوباره ببینیم...
* ازدواج با انسان مومن نوید یک زندگی بهشتی را دارد (وبشر المومنین)
* رعایت اصول صحیح زندگی با آمرزش و بهشت همراه است (وبشر المومنین)
* کناره گیری زن و شوهر در پریود زنانه با خبر های خوب همراه است! ( زن و شوهر بعد از عادت ماهانه به همدیگر برمی گردند و همانند روز اول عروسی برای همدیگر جذاب هستند و چه بسیار از عاشقانه ها که متوقف شده و دوباره از سر گرفته می شود) پس مژده.. (وبشر المومنین)
* واجب بودن رابطه زن و شوهر همانند سایر واجبات مهم می باشد و نباید مانند بسیاری از متاهلین این پیوند عاشقانه ترک شود. مژده ... (وبشر المومنین)
* آمیزش از واژن یعنی جهت و مسیری که خداوند معین کرده با آرامش و لطافت ها برای متاهلین همراه است رسیدن به سکون و آرام گرفتن در این جهت وجود دارد که از مقعد یا دهان با آسیب و عدم آرامش می باشد. و مژده .....(وبشر المومنین)
* زن و شوهر به سمت هم رو می کنند و دائم با مهربانی به سمت هم بر می گردند. چه مژده ای از این بهتر؟ صمیمیت و علاقه زیاد...(وبشر المومنین)
* پایبندی به پاکی ها (طهارت)
 یک مثال کوچک: زن و شوهر به تماشای فیلم های جنسی هالیودی نمی نشینند. یا بهداشت آلت تناسلی را حفظ می کنند و از بیماری های مربوطه در امانند. پاکی روح و جسم را محترم شمردن با مژده عاشقانه های فراوان همراه است.(وبشر المومنین)
* یک باغبان از بوستان خود مراقبت می کند و رسیدگی و چه احساس لذت بخشی برای باغ و باغبان! (وبشر المومنین)
* داخل شدن باغبان به بوستان واجب است و بخشی از وظیفه های شوهر است که اگر با اصول همراه باشد با خوشی ها همراه است (وبشر المومنین)
* کاشت گل بخش دیگری از کار زن و شوهر است و فرزند صالح پشتیبان اعمال صالح است... (وبشر المومنین)
ان شاء الله که برای پدر و مادر های مان نیکی و خیر بجا بگذاریم.



#223بقره# حرث

۱۳۹۴ آبان ۲۶, سه‌شنبه


 ( دلبستگی های آمیزش جنسی پاک در قرآن )

و يسالونك عن المحيض قل هو اذي فاعتزلوا النساء في المحيض ولا تقربوهن حتي يطهرن فاذا تطهرن فاتوهن من حيث امركم الله ان الله يحب التوابين ويحب المتطهرين
آیه 222 سوره بقره محدوده روابط جنسی را تعلیم می دهد.


( مطالعه‌ این متن فقط برای افراد متاهل یا به رشد ازدواج رسیده اند مناسب است )+20)


(ويسالونك عن المحيض)
از پیامبر در مورد نحوه معاشرت با زنان در ایام عادت ماهانه پرسش می شود و این سوال و پاسخ آن روشن کننده مسیر صحیح در ارتباط زناشویی می باشد. نکته ای که در زمان ما کمتر مورد توجه قرار گرفته، توجه به دانش قرآنی در ارتباط عاشقانه می باشد. امروزه آموزش روابط جنسی توسط فیلم های ویدئویی به مخاطبان داده می شود که گذشته از گناه بودن در نگاه به این تصاویر با تعلیم اشتباه و ناهمانگ با نظام خلقت همراه می باشد و به دلبستگی های زناشویی آسیب جدی می رساند.شروع صحبت خداوند در نتیجه نیاز ما به دانستن آغاز می شود و با یک پرسش که همیشه و در طول سالها افراد متاهل با آن مواجه هستند، آیا هر نوع رابطه زناشویی و در هر زمان مجاز است؟
از عبارت دوم می توان درک کرد که هر نوع رابطه جنسی مجاز نیست! سوال در مورد ارتباط از طریق فَرْج یا (واژن) زنانه می باشد که به عادت ماهانه گرفتار می شود یعنی روش صحیح در آمیزش از این محل می باشد که با ممنوعیت هایی نیز همراه است.
(قل هو اذی)
اما پاسخ پرسش را از قول خداوند و زبان پیامبر بشنویم: بگو! ( عادت ماهانه زنانه ) یک حالت ناخوشایندی می باشد!
بیایید این بد احوالی را در شخص سرما خورده ای ببینیم که حتی حال و حوصله بیرون رفتن از خانه را هم ندارد بعد از این فرد بخواهیم که با ما به تفریح و گردش بیاید! حتما پاسخ او این گونه خواهد بود که بعد از سلامت با ما همراه خواهد شد.
این حالت زنانه هم یک کسالت موقت است یک ( وقفه )

دوره زمانی (Period)
در طول شبانه روز و به صورت معمول همه به خواب نیاز دارند یعنی یک دوره زمانی از 24 ساعت برای خواب و در نتیجه این پریود از زمانِ خواب هست که روز جذاب می شواد و امکان تلاش دوباره فراهم می گردد. در طول 12 ماه غذا خوردن نیاز به یک ماه روزه داری هست و دوری از خوراک خوردن باعث سلامتی و نشاط دوباره و همچنین میل و اشتیاق به خوراک پیدا می شود. دقت کردید که در ماه رمضان (نان و پنیر و سبزی) بسیار خوشمزه تر از زمانهای دیگر هست؟
(دوره زمانی) در طبیعت مرتب تکرار می شود! یک بوته دوره ای را طی می کند تا یک گل زیبا به ما نشان دهد یا گذراندن پاییز و زمستان برای شکوفایی فصل بهار.
در نظام آفرینش برای هر پدیده ای یک (Period) تعریف شده است و نتیجه این وقفه، بازگشت می باشد. عادت ماهانه خانم ها در ایجاد انگیزه مجدد پیوند زناشوئی بسیار مفید است البته اگر اصول رعایت شود. به عنوان مثال برای مرد همین که چند روزی از همسرش کناره گیری کند سپس با اشتیاق و علاقه دوباره به سمت خانم ش جذب می شود یا زن هم در نتیجه این تحمل و دوری از عشق ورزی، مجدد و با علاقه به سمت شوهر باز خواهد گشت. کشش بین زن و شوهر همانند آهن ربا آنها را جذب یک دیگر می کند ولی در ایام (Period) این نیرو به صورت معکوس و دفع کننده می باشد که اگر طبق اصول رفتار شود، در پایان دوره همانند روز اول دیدار مجدد به سمت یک دیگر کشیده می شوند. 

بخشی از ناسازگاری بین افراد متاهل بر می گردد به شکستن این حریم ها. اگر تقوا رعایت بشود و در ایام Period دوری ها رعایت شود حتما زن و مرد جذابیت هایشان را برای هم حفظ کرده اند همچنین در این ماجرا برای زن ومرد امتحان می باشد تا خویشتن داری خود را تقویت کنند. ناگفته نماند که محدودیت هم خوابگی حتی به یک ماه رمضان (شب و روز) هم وجود داشته که در نتیجه  ضعف انسانها در خویشتن داری و مغفرت الهی این قانون از شب های ماه رمضان برداشته شده است. 

( فاعتزلوا النساء في المحيض )
حرف (ف) نتیجه گیری را نشان می دهد. می خواهیم ببینیم جواب سوال ما چیست که خداوند در جواب می فرماید: خانم ها در حال عادت ماهانه دوری و کناره گیری کنند. عزلت به معنای مجرد یا گوشه نشینی و همچنین جدا شدن مفهوم را می رساند. یعنی در این دوره ماهانه همانند زمان مجردی بین زن و مرد فاصله باشد و هرچه قدر این گوشه گیری بیشتر رعایت شود صحیح تر است. گاهی این دوری فقط به روابط جنسی گفته می شود و زن و شوهر دست در دست هم دارند و یا بوسیدن و سایر عاشقانه ها، هرچند که مهمترین هدف دوری از آمیزش جنسی و تحریک  می باشد اما هر چه قدر این عبارت را گسترش دهیم نتیجه بهتری را در پایان می شود گرفت مانند جدا بودن محل خواب و رعایت فاصله ها که بهبود پیوند و دوستی را به همراه خواهد داشت به دلیل حالت دفع در این ایام مرد نمی تواند همسرش را جذب کند و هر تلاشی نتیجه معکوس دارد.
یکی از مواردی که در این ایام از آن پرهیز کرد، بحث و یا تصمیم گیری های مهم و یا هر نوع مشاجره  می باشد. به دلیل تغییر سطح هورمون ها و عوامل روحی در عادت ماهانه، بسیاری از تنش ها ممکن هست رخ بدهد که با دوری (عُزلت) می شود آرامش را به خانواده برگشت داد و اگر مرد کمی دقت کند متوجه می شود بسیاری از حرف ها در ایام پریود، بزرگ جلوه می کند در حالی که در سایر روزها یک ماجرای معمولی دیده می شود.

برای خانم ها (مجرد یا متاهل) رعایت خانه نشینی در این ایام نتیجه آرامش را به همراه دارد. انجام کارهایی مانند شانه کردن مو یا لاک زدن و هر آنچه (دخترانه) نام دارد به احساس خوب زندگی کمک می کند. نرفتن به سر کار یا هر فعالیت خارج از خانه در روحیه بسیار تاثیر مثبت دارد. بخشی از خستگی بیش از حد خانم ها در اجتماع محصول به دست نیاوردن این آرامش در طول عادت ماهانه ارزیابی می شود که اگر این دستور خداوند اجرا شود در پایان با امید بیشتری به جامعه و یا همسر بازآیی می شود.


اگر عبارت را از اول ترجمه کنیم متوجه خواهیم شد (المحیض) دوم اضافه هست! ولی علت تاکید و دوباره چیست؟

( و از تو در مورد عادت زنانه سوال می شود، پاسخ بده آن حالت یک رنجشی هست پس از زن ها دوری کنید! ) همانطور که می بینید تکرار دوم را حذف کرده ایم در این حالت ممکن هست بسیاری از مردم هم فقط قسمت آخر کلام را جدی بگیرند و از همسرشان برای مدت طولانی بخواهند دوری کنند! ولی پروردگار تاکید می کند فقط ایام پریود دوری کنید! (پس از زن ها در عادت ماهانه دوری کنید)

بکار بردن عبارت زن اشاره به رابطه زوجیت دارد و منظور سایر خانم ها نیستند.

(ولا تقربوهن حتی یطهرن)

و همچنین نزدیک نشوید تا زمان پاک شدن. تقرب و نزدیکی می تواند آمیزش جنسی باشد یا سایر پیوندهای عاشقانه و فرق آن با عزلت به این شکل خواهد بود:

عزلت: برگشت به حالت مجردی و رعایت محدوده های دورتر می باشد.

تقرب : به تماسهای نزدیک گفته می شود مانند بوسیدن یا لمس کردن و...

دوری از همسر شامل عزلت و تقرب می شود تا؟؟؟ عبارت (حتی) اشاره به زمان دارد از آنجا که پریود زنانه در افراد مختلف، متفاوت می باشد (ممکن هست برای یک نفر 3 روز و برای دیگری 4 و یا...) بنابر این محدودیت به زمان اشاره دارد: (تا زمانی) که پاکیزه شوند. یعنی انقطاع از خون ریزی.طهارت یعنی پاک شدن از حالت قبلی و آیه اشاره ای به حمام رفتن و غسل ندارد. هرچند حمام و دوش آب هم پاکی محسوب می شود و یا هر پاکیزگی در لباس و بدن ایده آل محسوب می شود.
بیایید آیه را دو قسمت کنیم بخش اول محدودیت و ممنوعیت و قسمت دوم آزادی و استفاده از نعمت. اما چرا قسمت بعدی گفته نمی شود؟ یکی از آیات قرآن اشاره به گروهی دارد که بخشی از قرآن  را قبول دارند و قسمت دیگر را بیان نمی کنند و مخفی می کنند. به هر صورت حق آیات بیان کردن کامل آن است و نه گزینشی بیان کردن.
قسمت دوم آیه:
(فاذا تطهرن)
توجه به زمان دارد و تاکید مجدد بر هنگام پاکیزگی (اتمام پریود) همانطور که دیدیم حرف (فا ) برای نتیجه گیری استفاده می شود و اینگونه می گوییم: ( سر انجام در وقت پاک گردیدن) 
(فاتوهن) مجدد حرف (فا) تکرار شده که نشان دهنده اهمیت می باشد و می گوییم ( پس بهره مند کنید از......)
دقت کنیم که آیه نمی گوید بعد از پریود داشتن آمیزش جنسی اشکالی ندارد که می فرمود (فلا جناح علیکم) بلکه به صورت امر و فرمان به زن و شوهر می گوید از یک دیگر کامیاب شوید! به هر میزان که در اول آیه نهی کرده بود اکنون دو برابر تاکید بر رابطه عاشقانه دارد. 
همانطور که تامین خوراک و مسکن به عهده مرد می باشد در اینجا هم مرد موظف به عاشقانه ها (بوسیدن یا دست در دست هم بودن و آمیزش) شده است. تامین نیازهای هر یک از زوجین به عهده همسر می باشد اما چرا خداوند به این پیوندها اهمیت داده است؟ 
بعد از شروع زندگی مشترک عوامل متعددی بر عاشقانه های زن و شوهر اثر گذار می شود. در زمان بارداری آمیزش جنسی تحت تاثیر قرار می گیرد و یا بعد از به دنیا آمدن فرزند، مادر بیشتر وقت و شبهای خودش را در کنار کودک می گذراند و یا مرد خودش را درگیر کار می کند که فرصت هم آغوشی را از دست می دهد. اگر یکی از بستگان نزدیک فوت کند باز هم عاشقانه ها فدا می شوند! به صورت کلی زن و مرد در اثر شرایط مختلف، ارتباط جنسی خود را کنار می گذارند و این شروع دوری زن و شوهر از یک دیگر می باشد. منشاء بسیاری از ناسازگاری ها از کم اهمیتی آمیزش جنسی به وجود می آید. اگر بین زن و شوهر این رابطه به صورت صحیح و کامل حفظ شود، بسیاری از خطاهای زندگی در نظرشان کوچک جلوه می کند و زندگی پایدارتری دارند. قسمت دوم آیه بر اهمیت پایداری زندگی مشترک به واسطه آمیزش تاکید دارد. با پیوستگی و دائم بودن شور جنسی بعد از هر پریود زنانه، محبت و عشق همانند اولین ملاقات همسر، تداعی خواهد شد.
نکته دیگر در مورد عبارت (فاتوهن) در خطاب به مرد هست که نیازهای جنسی همسرش را به صورت کامل برآورده سازد عبارتی که در دنیای امروز به ( ارگاسم ) یا اوج لذت جنسی شناخته می شود. منظور این هست که مرد درگیر خواسته خودش نباشد و توجه لازم را به همسرش در آمیزش و عاشقانه ها داشته باشد.

( نکته هایی ساده حتی برای روانشناسان که می تواند به استحکام زندگی کمک کند ولی همانطور که شاهد هستید این قسمت از آیه در هیچ رساله ای وجود ندارد! شما تفکر کنید چرا با کلام خداوند گزینشی برخورد می شود؟) 

پس کامیاب سازید (زنهای خود را) از جهتی که خداوند به آن فرمان داده است. آمیزش به معنی دخول از جانب مرد به زن معنی دارد و ورود زن به مرد بی معنی و فاقد ارزش است یعنی مورد تایید کلام خداوند نیست. 

مرد می خواهد با همسرش رابطه برقرار کند اما از کدام سمت؟ دیدگاه خداوند نسبت به آمیزش مقعدی یا دهانی و یا.... چیست؟ 
خداوند برای ورود آلت جنسی مرد به زن یک مسیر و روش را تعیین کرده که هم به صورت طبیعی میتوان آن را فهمید و یا در بخش اول آیه  متوجه شدیم در زمان عادت ماهانه مسیر آمیزش جنسی (واژن) دچار یک آزردگی موقت شده است و ممنوعیت آمیزش از آن مسیر مطرح شد. حالا (بعد از پریود)  همان مسیر آمادگی برقراری آمیزش را پیدا کرده است و خداوند به ما می گوید: (حيث امركم) از جهت (واژن) 
و در مورد عبارت (امرکم) در تعبیر فرمان و دستور می توانیم بگوییم آیین و روش.
یعنی در آیین و روش خدایی مرد با همسرش آمیزش داشته باشد از جهت و مسیر واژن.
اما در آیین و روش غیر خدایی که در تصاویر و فیلم ها آموزش داده می شود به آمیزش و ورود زن به مرد یا آمیزش مقعدی و یا ..... توجه می شود. این آمیزش ها دارای آسیب های فیزیکی و روحی می باشد. و مهمتر از همه خلاف جهت آب شنا کردن یا بگوییم خلاف جهت، رانندگی کردن! منظورم سرپیچی از مسیری هست که خداوند برای ما تعیین کرده است. اگر رفتار جنسی زن و شوهر هماهنگ با گفته های خداوند باشد نتیجه در ارتقا کمیت و کیفیت برایشان به دست خواهد آمد و اگر هم خلاف جریان و مسیر خدایی حرکت کنند، خسته و آسیب دیده خواهند بود.
----------
عبارت الله در این قسمت از آیه حکایت از حمایت خداوند از آمیزش جنسی زن و شوهر دارد یا به عبارت دیگر این روش با رضایت خداوند همراه می باشد. همانطور که در نماز خواندن و یا سایر کارها نیت تقرب به خداوند است و تلاش می کنیم تا کاری را انجام دهیم که خداوند از ما خشنود باشد در این عاشقانه (حلال) هم هدف مقبول پروردگار بودن است.

در آیین خدایی حفظ پیوندهای خانوادگی ارزش بالایی دارد پیوندهایی که از (رَحِم) شروع میشود. همه سفارش های پروردگار به حفظ پیوندهای خیشاوندی نیازمند توجه و مقدس شمردن رابطه های عاشقانه زن وشوهر می باشد. پایداری زندگی زناشویی همانند آنچه خواندیم بسیار مهم است پس با آیین و روش خدایی زندگی کنیم.
همه ی فعالیت های انسان موحد برای خداوند می باشد حتی آمیزش با همسر و از جهتی که خداوند تعیین کرده است. در ادامه مجدد نام (الله) تکرار شده و زیبایی روابط عاشقانه زن و شوهر را با این اسم زیبا جلا بخشیده...
( ان الله يحب التوابين )
روابط عاشقانه زن و شوهر مورد علاقه خداوند هست و پروردگار از این مهربانی ها حمایت می کند. معنای توبه یعنی بازگشت و اشاره دارد به کناره گیری در دوره عادت ماهانه یعنی همانطور که از هم دوری کردند حال که به سمت هم باز می گردند (آمیزش و عاشقانه های) زن و شوهر مورد تایید و حمایت خداوند می باشد. دوست داشتن خداوند به معنی تقویت استحکامات زندگی زناشوئی هست به وسیله روابط خاص و عاشقانه. اما عبارت (التوابين) جمع هست و بازگشت زن وشوهر بعد از پریود فقط به آمیزش جنسی اشاره ندارد و نشان دهنده هر نوع ارتباط عاطفی می شود.
(ويحب المتطهرين)
و همچنین خداوند پاکیزگی ها را دوست دارد! منظور در آمیزش زن و شوهر اگر از همان مسیری که خداوند معین کرده است و همچنین در ایام مجاز باعث خواهد شد تا این رفتارهای جنسی صحیح مورد حمایت و توجه خداوند قرار گیرد. علاقه خداوند یعنی کمیت و کیفیت در امور زناشویی . ( دلبستگی های آمیزشی ) با رعایت پاکی های جنسی به دست خواهد آمد!
اگر برای آمیزش جنسی فقط واژن تعیین شده پس هر گونه دخول (مقعدی، دهانی و در زمان پریود و دست و اشیاع) بین زن وشوهر چه حکمی دارد آیا مکروه یا حرام است؟ جواب درون آیه است! خداوند می فرماید این نوع رابطه ها ( آلوده گی ) دارد. همان طور که آمیزش از مسیری که خداوند فرمان داده (طیب) پاک است از سایر راهها ناپاک است. اما معنی آلوده یعنی خطر جدی برای انسان مانند اینکه مواد خوراکی تاریخ مصرف گذشته را کسی استفاده کند! میگوییم این محصول آلوده و برای انسان خطرناک است. برخی آسیبها فیزیکی شامل بیماریها می باشد که نتیجه محرومیت و فاصله طولانی تر بین روابط عاشقانه است و قسمتی از آسیبها به روح و پاکیزگی های معنوی زن و شوهر بر می گردد. تنش و عدم درک گفتار در روابط همسر ممکن است به نداشتن آمیزش صحیح برگردد البته به عنوان یکی از عوامل اختلاف جای برسی و تحقیق دارد. 
نتیجه کلی در روابط جنسی را اینگونه از آیه میفهمیم : هر نوع معاشقه با رعایت بهداشت فیزیکی و معنوی آزاد است.

و در آخر چند نکته از 222 !
بین آیه 221 و 222 فاصله ای نیست یعنی خداوند توصیه می کند به ازدواج با شخص یکتا پرست و بعد هم مسائل زناشویی را یاد آور می شود. اگر رابطه انسان با خداوند خالصانه و مستقیم باشد فاصله زمانی کوتاهی بین مجرد بودن و ازدواج و نیاز به دانش روابط زن وشوهر می باشد. به خاطر داشته باشیم که روش یکتاپرستی قرآن بسیار متفاوت هست با دین داری که ترویج می شود. 

* مشکلات و درگیری های فکری را در خارج از اتاق خواب برسی کنید و محل عاشقانه ها یک مکان مقدس برای زن و شوهر باشد.
* ناراحتی و دل خوری و....به آمیزش ارتباطی ندارد. روابط زناشویی را محکم بگیرید.
* محبت و علاقه بین زن و شوهر مورد توجه پروردگار است.
* توجه به بهداشت در روابط عاشقانه حلال
* تاکید بر خدا پرستی در امور زناشویی زن و شوهر
* برابری این دو دیدگاه:
(1) دوری از آمیزش در عادت ماهانه
( 2 ) داشتن ارتباط جنسی صحیح در سایر روزها


#پریود#period#حیض#رابطه جنسی#آمیزش در پریود#آمیزش جنسی در قرآن#آمیزش جنسی صحیح در قرآن




۱۳۹۴ آبان ۱۱, دوشنبه




ازدواج موفق
ولا تنكحوا المشركات حتي يومن ولامه مومنه خير من مشركه ولو اعجبتكم ولا تنكحوا المشركين حتي يومنوا ولعبد مومن خير من مشرك ولو اعجبكم اوليك يدعون الي النار والله يدعو الي الجنه والمغفره باذنه ويبين آياته للناس لعلهم يتذكرون

آیه 221 سوره بقره به بعد نکات آموزشی را در مورد ازدواج دارد که با هم ببینیم.


شروع آیه با نهی از منکر شروع می شود و خداوند با مردهای مومن اینگونه شروع به سخن می کند و ممنوعیت ازدواج با زنان مشرک را گوش زد می کند. همانطور که می دانیم نکاح به معنی عقد و ازدواج بین زن و مرد گفته می شود. پیوندی که دائم و گسستنی نیست مگر با طلاق. و آنچه مسلم هست بجز یکتا پرستان در سایر ادیان مشرک و غیر خدایی هم رسم ازدواج وجود دارد و بیشتر مردم دنیا به قانونی به اسم ازدواج عقییده دارند. نکته دیگر: شروع آیه با مسلمانان مرد می باشد یعنی تصمیم غالب جامعه برای ازدواج از طرف مرد نسبت به زن گرفته می شود و آقایان هستند که برای ازدواج شرع کننده و خاستگاری می کنند و خداوند هم آنان را در شروع از یک منکر بزرگ برحذر داشته است. حرف (و) در شرع آیات غالبا به قوانین اشاره دارد که شامل انجام و یا دوری از یک عمل می شود. همانطور که در آیات 32 و 33 سوره نور دیدیم خداوند فرمان به ازدواج داده بود و در اینجا ممنوعیت انتخاب همسر مشرک را مطرح می سازد. در صحبت هایی که بین دونفر برای پیوند زناشویی گفته می شود مهم هست که هر دو هم عقیده باشند یعنی حتی مرد مشرک با زن مشرک در زیر یک سقف می توانند زندگی کنند ولی نداشتن تفاهم در مذهب حتما آسیب های خودش را دارد.

تعریف مشرک چیست که ازدواج با آن منع شده است؟ مشرک خداوند را قبول دارد و طبق آیات قرآن اگر از آنها بپرسید آسمانها و زمین را که آفریده پاسخ خواهند داد(الله) سوره لقمان آیه 25 و در بسیاری از آیات دیگر اشاره می کند که مشرکین خداوند را قبول دارند ولی خدا را کافی نمی بینند و به اشخاص و یا قدرتها و یا ثروت و... اتکا دارند. شخصی می گفت: همه چیز شده پول! یعنی اگر از او می پرسیدم چه کسی جهان را آفرید پاسخ می داد خدا ولی پول را شریک خدا کرده بود و ثروت را جدای از وسیله الهی می دید. در یک کلام شرک یعنی بجز خدا نیروهای ماثر دیگری هم وجود دارد و یکتاپرست با استفاده صحیح از اسباب می داند که همه از خداوند هست وهیچگاه عوامل و اسباب را با خداوند شریک نمی کند. گاهی تحصیل و علم از خداوند جدا شناخته می شود یعنی خداوند جدای از علم هست و ما باید از دانش کمک بگیریم در صورتی که هر دو یکی هست و علم جدای از خداوند نیست. گاهی انسانها شریک خداوند می شوند یعنی این فلان آقا هست که کار ما را راه انداخت یا باید سراغ فلانی را بگیرید تا کار به سامان شود. همه هستند الا ( الله ) یا اسرائیل به آمریکا تکیه کرده و یا سایر کشورها به ابر قدرتها پشتشان گرم است! درحالی که فقط خداوند هست و به او باید تکیه کرد. شروع آیه این پیام را دارد که ممکن هست خانمی اهل نماز و حج و مراسم مذهبی باشد ولی مشرک باشد! یعنی به غیر از خدا تکیه کرده و دست به دامن قدرتها و یا ثروت ها و یا اشخاص می شود همه به غیر الله . آقا مراقب باش که ازدواج با مشرک یک منکر هست و از آن دوری کن. نکته! اتکا فقط به الله و استفاده صحیح از وسیله ها راه گشای ازدواج محسوب می شود.
 حتی یومن...(221 از سوره بقره)



با زن مشرک نمی شود ازدواج کرد تا زمانی که به یکتایی خداوند ایمان بیاورد. در این آیه بحث از مذهب و شریعت نیست یعنی مسیحی و مسلمان و.... فرقی ندارد اگر از شرک دست بردارد و یکتایی خداوند را بپذیرد می شود او را به همسری برگزید. (ولامه مومنه خير من مشركه ولو اعجبتكم) و دختر با ایمان برتر است نسبت به دختر مشرک هرچند متعجب شوید! از چه چیزهایی می شود به شگفت آمد؟ خانمی زیبا و جذاب که با دیدنش دل هر پسری را تکان می دهد و بسیاری از مردها را عاشق و دلباخته خود می کند. یا دختر خانم ثروتمندی که خانه و ماشین و کارخانه و... همه را دارد، شاید زیبا نباشد ولی ثروتش هر پسری را به تحسین بر می انگیزد! یا خانم صاحب قدرت هر چند زیبایی و ثروت هم نداشته باشد باز هم آقایان بسیاری را شیفته خود می کند!( کم نیستند زنان صاحب مقام و سالخورده که مردهای جوان را برای ازدواج انتخاب می کنند) و یا بسیاری از برتری ها و جذابیت ها که ممکن هست خانمی به آنها دست یافته باشد و در روش طبیعی ازدواج برای آنها موفقیت هایی داشته باشد هرچند معلوم است این دختر با زیبایی و ثروت و قدرت ایجاد جذابیت کرده و اگر داشته هایش را از دست بدهد دیگر خواهان ندارد. ولی خداوند می گوید خانم مومن هرچند این ویژگی ها را نداشته باشد ( برتر ) است نسبت به دختر خانمی با همه جذابیت ها ولی مشرک! با همین گفته می شود بهترین همسر را انتخاب کرد، یعنی خانم یکتاپرست در نزد خداوند دارای مقام بسیار بالایی می باشد و خداوند سفارش به خواستگاری از دختر یکتاپرست می کند. 

خیلی هم خوب! آقا پسر تصمیم گرفته به آیه قرآن عمل کند اما چطور؟ آقایی که سرش پایین هست و با عالم و آدم قهر هست، چطور می خواهد بفهمد دختر یکتا پرست هست یا مشرک؟ بجز آشنایی و صحبت و روابط اجتماعی راه دیگری نیست. معنی استفاده صحیح از وسیله همین است. با دخترهای پیرامون رفت و آمد داشتن و یا سایر راه کارهای اجتماعی با رعایت تقوا. فرق بین شخص با ایمان با سایرین در همین رعایت تقوا نهفته است. در نتیجه آشنایی هست که شناخت پیدا می شود و از ظاهر نمی شود نتیجه گرفت. نکته دیگر این کلام را اینگونه ببینیم : چه بسا دختر خانمی که یک سری رعایت های دینی را انجام نمی دهد مانند نماز یا حجاب و.. ولی در یکتاپرستی ثابت قدم می باشد! این خانم بر دختر خانمی که نماز می خواند و حجاب خوب هم دارد ولی به غیر از خدا متکی می شود، ارجحیت دارد.
 ولا تنكحوا المشركين



حالا خداوند با دختر خانم ها صحبت می کند و می فرماید: با پسر مشرک ازدواج نکنید! از آنجا که قسمت اول آیه دقیقا تکرار شده و فقط مخاطب از پسر به دختر تغییر کرده نشان دهنده اهمیت یکتاپرستی در ازدواج می باشد. یک مثال دیگر از شرک را مرور می کنیم: شاید این تصور به وجود بیاید که اهل سنت یکتا پرست هستند و فقط صدای خدا می زنند ولی می دانیم که هر توسلی به غیر خداوند شرک هست. مثلا بسیاری از دولت های عرب یکدیگر را ارباب می گیرند و یا عربستان به اتکا آمریکا به یمن حمله ور شده است. هرچند در ظاهر می گویند فقط خدا ولی در عمل خداوند را به ربوبیت نگرفته اند و یا به غیر از خدا اتکا کرده اند. نتیجه شرک را در فقر و ضعف مردم می شود مشاهده کرد. در حکومتهای مشرکانه تبعیض و رانت ، سیستم های اقتصادی را قبضه می کنند. و حالا من یک سوال از شما می پرسم: رفتار همسر مشرک چگونه است؟ چه آسیبهایی به بنیان خانواده می رساند؟  

حتي يومنوا 



ممنوعیت ازدواج با پسر مشرک تا زمان ایمان آوردن او پا برجا هست و همین که خداوند را به تنهایی ستایش کند دیگر ممنوعیتی وجود ندارد. 

( ولعبد مومن خير من مشرك ولو اعجبكم ) و پسر مومن برتر هست از شخصی که هم خدا را قبول دارد و هم برای او همدستانی قائل هست هرچند که فرد مشرک شما را به شگفت در آورد!
خداوند در سخنانش با انسانها این ازرش را معلوم می کند که ملاک ایمان حقیقی و خالی از شرک هست. بیایید پسرهایی که دختران را به خود جذب می کنند ببینیم: معمولا جوانهایی که پول و ثروت یا شهرت ندارند به سراغ پرورش اندام و هیکل می روند و از نظر ظاهر خوش تیپ و نیرومند جلوه می کنند که خود عامل جذب بسیاری از دختران به این هیکل ها می باشد. اگر پسری هم پول داشت که باز هم بسیاری دیگر در مفابلش روی خوش نشان می دهند. البته بعضی از خانم ها با یک ماشین ساده دل می دهند و برخی هم با یک (#پورشه ) دل می بازند یعنی در مقابل ثروت و املاک رکوع می کنند و گروهی دیگر به قدرت و آقا زاده بودن خانواده های دختر را به سجده مشغول می کنند. به صورت کلی سه عامل اصلی فریبنده باعث می شود که بسیاری از دختران نسبت به آن (نماز) بجا بیاورند هرچند که در ظاهر خانم نماز خوان باشد ولی در عمل نسبت به آنچه مثال زده شد رکوع و سجده می کنند. 



خداوند هم آمده یک خط باطل بر روی همه ی عقیده های مشرکانه می کشد و می فرماید اگر پسر با ایمان باشد همین کافیست ! مانند این عبارت که پروردگار فرمود( خدا کافیست!)

وقتی خواستگار غریب میاد دختر خانم سرک میکشه و می خواهد ببینه : با چه ماشینی اومدن یا قیافه ای جذاب داره؟ پدر و مادر دختر هم می خواهند بدونن که وضع مالی پسر چطور هست! خانه و ماشین و ....داره؟برای پدر و مادر ها غالبا وضع مالی و شهرتی پسر اهمیت داره و اگر در مجلس خواستگاری قرار شد پسر و دختر با هم گپ و گفتگوی داشته باشند باز هم معلوم نیست در مورد اعتقادات صحبتی بشه یا نه. بیایید یک مثال دیگر از پسر مومن را ببینیم: شخص مومن همه وسیله ها را برای تقرب به خداوند می خواهد. خواب و بیداری یا کار و ثروت ویا همسر و فرزند یا پست و مقام برای خدمت و همچنین پیامبر و امامان را وسیله ای برای رشد قرار داده. هم خودش وسیله صعود دیگران به سمت خدا هست و هم از وسیله ها برای کمال بهره می برد. بهتر است اول خودم را بار دیگر ببینم که آیا ثروت و قدرت پرست هستم یا نه! و آیا قبله من پول است یا شهوت ! آیا مسیرم همانند صالحان است و یا از روش ابا و اجدادی برای پرستش اشخاص نیک پیروی می کنم! قبله ام (الله) هست یا کعبه ! و پیامبر و امام! بعد به دنبال همسری خداپرست باید رفت.

اولیک یدعون الی النار


نتیجه ازدواج با شخص مشرک در چیست؟ جواب را اینجا می بینیم: شخص مشرک به سمت آتش دعوت می کند یا بهتر است بگوییم زندگی را جهنمی می کند. اما چطور؟ شرک از دو عامل پیروی می کند(1) خود خواهی: یعنی همه به وجود آمده اند تا به ایشان خدمت کنند و اگر بخواهد ربا بگیرد، نام بیع اسلامی بر روی آن می گذارد یا اگر بخواهد به هر منکری نزدیک شود یک کلاه شرعی برایش پیدا می کند. از مردم کلاه برداری می کند و راه قانونی را هم طی می کند. خلاصه از حق روی گردان است و خود و خانواده اش را به سمت آتش می کشاند.(2) جهل: اگر شرک از روی نادانی باشد باعث می شود منابع و امکانات رشد زندگی را وقف افکار مشرکانه اش نماید. فرزندش را نه برای خدا بلکه برای افکار مشرکانه پرورش می دهد و حتی قربانی نافهمی اش میکند مثلا او را به جنگ باطل می فرستد و فکر می کند که راه صحیح را رفته. وضعیت این گروه از قبلی بدتر می باشد زیرا که جهنم را از همین دنیا شروع می کند. 
یادمان باشد شخص مشرک خداوند را می شناسد و به او اعتقاداتی هم دارد!

انسان موحد دائم با خدا معامله می کند و خطاهایش را جبران می کند. آنچه نذر می کند خالصانه برای خداوند است. همه اعمالش برای پروردگار است و موجب می شود همسر و فرزندش را (در صورت پیروی) به بهشت راه بری کند.

 (والله يدعو الي الجنه والمغفره باذنه)
تنیجه ازدواج با شخص مشرک را دیدیم ولی اینهمه تبلیغ برای پسر یا دختر مومن از طرف خداوند برای چیست و چرا شخصی که نه پول دارد و نه زیبایی و نه..... ولی فقط خدا پرست هست، برتری دارد؟ آیا در ادامه آیه این افراد تحسین می شوند؟
خداوند بدون در نظر گرفتن همه توصیه ها شروع می کند به تعریف و تمجید از خودش! دقت کنید:
( و خداوند شما را به بهشت فرا می خواند و همچنین به آمرزش تحت قوانین و مقررات!) 
با توجه به گفته های دکتر علی شریعتی این بار آیه را اینگونه ترجمه می کنیم:



( شخص مومن شما را به بهشت فرا می خواند و همچنین به پاک کردن بدی ها طبق مجوز)




در واقع خداوند بجای اینکه بگوید دختر یا پسر مومن می گوید (الله) یعنی خودش!

ولی بین خود و شخص یکتا پرست هیچ فاصله و فرقی نمی گذارد یعنی نماینده خداوند در بین ما، همان انسانهای موحد هستند. حالا ببینید این شخص یکتاپرست چه جایگاه رفیعی دارد! آیا باز هم زیبایی و ثروت و... مهم هست؟ البته اشتباه نشود که ما خدا نیستیم! بیایید مشابه این حکایت را در خانواده ای مهربان ببینیم: تعمیرات فنی خانه توسط پسر انجام می شود و در جواب می گوید پدرم ایراد را درست کرده. یعنی فرزند پرورش و آموزش را از پدر می بیند.  یا دختر خانم غذا می پزد و در سوال آیا غذا داریم؟ جواب اینگونه است: بلی مادر غذا پخته. باز هم دختر داشته های خودش را از مادر می بیند. یا زن وشوهر هر دو یکی هستند و هر کاری را انجام دهند به پای هم می نویسند. خلاصه کلام وحدت !



خداوند هم بین خود و شخص یکتاپرست فرقی نمی گذارد. اگر با پسر یا دختر یکتاپرستی مواجه شدید یعنی نماینده خدا و شما به ملاقات او رفته اید..

پروردگار یا همان(دختر و پسر مومن) همسر خود را به بهشت دعوت می کنند. در یک خانواده متعادل اجبار به بهشت نداریم و فقط فراخوانی به آینده ای بهتر وجود دارد مانند نوح (ع) که فرزندش را به اجبار به دین یکتاپرستی مشغول نکرد و آزادی انتخاب باعث شد تا فرزند نوح به دین مشرکین گرایش پیدا کند. شخص موحد فقط همسرش را به بهشت دعوت می کند و اجبار در پذیرش قوانین خداوند وجود ندارد . اگر همسر هم پذیرفت نتیجه سعادت در انتظار آنها است. اما چگونه پاک کردن گناهان گذشته را انجام می دهد؟ دختر یا پسر با ایمان با تذکر نسبت به خطا ها در مرحله اول موجب می شوند که دیگر گناه تکرار نشود مانند تذکر نسبت به گرفتن ربا و یا سایر آلودگی ها و در مرحله دوم طبق قوانین و مجوزها باعث آمرزش می شوند. اما پاک شدن از آلودگی چگونه است؟ همسر صالح با انجام کارهای نیک موجب می شود تا آثار گناه از بین بروند. گناه همانند نوشته هایی خط خطی روی کاغذ سفید است و انجام کارهای نیک همانند پاک کن گذشته را محو می سازد. اطمینان داشته باشید تنها راه پاک شدن انجام اعمال نیک و به خصوص اصلاحات اجتماعی هست..( ان الحسنات یذهبن السیئات )

و یبین آیاته للناس لعلهم یتذکرون

و خداوند کلامش را به وضوح برای مردم روشن می سازد شاید که پند گیرند.
عبارت ( آیات) یعنی (نشانه) درواقع در مسیر زندگی یک سری علامتها و نشانه ها گذاشته می شود تا راه را گم نکرد و در مسیر مستقیم حرکت کرد. همانند تابلوهای مسیر یابی در جاده ها که اگر کسی به آنها بی توجهی کند به مقصد نمی رسد! خداوند هم تابلوهای هدایت و مسیریابی برای ما قرار داده به خصوص در مورد: همسریابی. نکته دیگر در کلام خداوند عبارت: (یبین) به معنی روشن کردن و یا بیان کردن می باشد. عده ای سعی در پیچیده کردن کلام خداوند دارند و اعتقاد دارند که مردم از درک کلام خداوند عاجز هستند در صورتی که پروردگار بارها در گفته هایش تکرار می کند که : سخنان من واضح و آشکار است همچنین تاکید می کند که روی سخنان من با همه مردم می باشد: ( للناس) ! بدون در نظر گرفتن دین و مذهب و سطح تحصیلات و پست و مقام اجتماعی یا مذهبی، خداوند با همه مردم جهان سخن می گوید. به عبارت دیگر خداوند متعلق به یهود یا مسیحیان یا مسلمانان نیست! کتاب مسیریابی (قرآن) برای همه ی مردم در سرتاسر زمین می باشد و قابل فهم و درک همه می باشد البته برای اشخاصی که مطالعه کنند و اهل تفکر باشند. و در قسمت آخر آیه: شاید، امید است، چه بسا، با استفاده از راهنمای ازدواج قرآنی به کمال رسید. یعنی یک ازدواج موفق با استفاده از راهنمای گفته شده امکان پذیر است.




#تفسیر#221#بقره#ازدواج#نکاح#النکاح


۱۳۹۴ مهر ۲۶, یکشنبه


#عاشورا از زاویه ای دیگر 
برسی حقایق نشان دهنده وضعیت آن جامعه در آن روز و شباهت های بسیار با دوران معاصر دارد.
همیشه از خودم می پرسیدم اگر امام امروز زنده بود آیا باز هم به شهادت می رسید؟
چطور میشه خیل عظیم مشتاقان امام تغییر کنند و حق را به مسلخ عشق ببرند؟

مگر آنهایی که به جنگ با حقیقت امام #حسین رفتند همان هایی نبودند که نماز می خواندند!
همان نماز خوان هایی که به جنگ با پدرش رفتند و قران خوان هم بودند!

امروز می دانم ....
حسین ع حق بود و حق گفت ولی مردم پیرو بزرگان و حاکمان بودند. اگر حاکم می گفت هرکسی به جنگ با حسین ابن علی برود در زمره شهیدان محسوب می شود مردم نماز خوان آن دوره هم باور می کردند و برای رسیدن به فیض شهادت می رفتند تا حق را پایمال کنند. یک متنی را دیدم که حقیقتش با راوی و نویسندگان:
(مردی که 16 بار پای پیاده به حج رفت اما حسین(ع) را کشت)

بله حقیقت این است که نماز خوانها و حج روندگان بودند و هستند که حق را پایمال می کنند. و امروز هم چه بسیار اهل خواندن نماز که به راحتی گردن می زنند و تجاوز می کنند و مخالفان را حذف می کنند.
در ادامه تحلیل خواهیم کرد که اگر ما در آن دوران بودیم از اصحاب حسین ابن علی محسوب می شدیم یا از نماز خوانها و اهل محافل قرانی که به جنگ با امام رفتند. البته از هر کسی این سوال را بپرسی خواهد گفت من از اصحاب حسینم ولی...

۱۳۹۴ مهر ۱۰, جمعه

ازدواج و بهره های زناشویی




توی حیاط خونه یک باغچه کوچک داریم که مدتی بود علف های هرز بلند شده بودند و گلها رز دیگر غنچه نداشتند. اخیرا تصمیم گرفتیم و باغچه را از علف های هرز پاکسازی کردیم. طی مدت کوتاهی رزهای تزئینی گلهای زیبایی را به نمایش گذاشتن. 

امور زندگی هم اینگونه می باشد. برای ازدواج( راه حلال و پاک ) باید علف های هرز را کند! یعنی ابراز محبت و عشق نکردن! یا برای خانم ها آرایش نکردن، و لباس بدن نما یا جلب توجه نکردن و برای پسر هم دقت نکردن به جذابیت های زنانه و نداشتن دوست دختر و.. 
همه رعایت ها یعنی کندن علف های هرز! بعد نوبت به کاشت گل و صبر هست یعنی انجام کارهای اصلاحی یعنی به دیگران هم یاد دادن روش پاکی و اصلاح اجتماع تا رسیدن به نتیجه...
ازدواج ثمره این تلاش مثبت، مبارک :-)


علف هرز برای افراد متاهل! 

رضایت نداشتن اشخاصی که ازدواج کرده اند از زندگی زناشویی ویا سطح پایین روابط عاشقانه بعد از گذشت زمان و همچنین نارضایتی و سرد مزاجی زن و مرد و مشکلات متعدد در امور جنسی نتیجه رویش علف های هرز در زندگی می باشد! 
پاکی های مربوط به زن و شوهر دو بخش هستند! 
یکی همانند آنچه گفته شد یعنی زن زیبایی و مهارت های زنانه اش را صرف مهمانی و خیابان می کند، لاک و آرایش و پوشش آزادانه بدن و تنگی لباسهایش را برای عموم مردم گذاشته و معلوم است که برای همسرش جز رابطه محدود جنسی دیگر جذابیت زنانه و عاشقانه ندارد! وقتی به سایرین در ارتباط کلامی می گوید (عزیزم)(قربان شما)(فدات شم) و.... دیگر با چه کلمات خاصی می خواهد با همسرش سخن بگوید؟ وقتی با شلوار و لباس چسبان در خیابان راه می رود دیگر چه انتظاری دارد که همسرش از دیدن او به وجد آید!

به هر مقدار که خانمی رعایت این نوع پاکی ها را میکند می تواند از لذت های بیشتری در روابط عاشقانه بهره ببرد. همچنین آقایانی که از چشمانشان عادت کرده زنها و دخترها را ببینند! با توجه یا نگاه معمولی میفهمد که آریش و لباس خانم ها چگونه هست. از لبخند زدن و نگاه مستقیم در چشم خانم ها هم که باکی ندارد. از دست دادن و توجه به لاک و دست زنان هم دوری نمی کند! پای فیلم های جنسی هم می نشیند! بعد هم شاکی می شود همسرم سرد مزاج است! 
این همه هرزگی را درون خود پرورش دادن مانع از رشد گلهای رز هست! یک زن پاک همانند گل رز و لطیف می باشد که در بین هرزگی ها عاشق نمی شود! 
آقا همسر شما عاشق ترین هست اگر هرزگی ها را دور بریزی! 

اگر چشمان مرد فقط از همسرش بهره ببرد، آن موقع با نگاه و فقط با نگاه بهترین عاشقانه ها را خواهی دید.

هر چند سال که از ازدواج بگذرد روابط زناشویی و عشق بیشتر از قبل خواهد بود و گرمی علاقه شدید تر و زندگی زیباتر می شود...
(زن) موقعی سرد مزاج نیست که نگاه عاشفانه مردش را احساس کند و مرد موقعی می تواند عاشقانه نگاه کند که چشمانش در کنترل و اختیار خودش باشد و فقط نگاه و همه لذت هایش را همسرش ببرد. 
(مرد) موقعی عاشق همسرش می شود که خود را تنها استوره زن ببیند و تنها کسی باشد که از جذابیت های خانمش بهره ببرد که لازمه آن مخفی نمودن همه هنر های زنانه از همه ...و... ویژه بودن فقط برای شوهر....

بعد ببینیم دیگر کسی مدعی می شود که عشق در طول زندگی مشترک کم می شود! یا دیگر مشکلات جنسی وجود دارد!
بله کافیه علف های هرز کنده بشن تا غنچه های گل رز باز شن..

در ارتباط با خدا، فقط خاص خدا بودن مهمه! 

توی زندگی (فقط)یکی باشه که هدف باشه و عاشقانه برای او زندگی کرد یعنی کارهایی را انجام داد که مورد رضایت پروردگار باشد و یا از اعمالی که او نهی کرده دوری کرد. همانند پیامبران زندگی کردن و صالح بودن (منظور روش جامعه در خدا پرستی نیست! که بجز خدا و به نام خدا همه را تعبد می کنند!)
اگر شدی خاص خدا بدون که خدا هم خاص بنده اش هست و همانند موسی که خدا بگه فلانی هم صحبت من هست یا همانند ابراهیم که خدا بگه فلانی دوست من هست..همانند خدا باش با اسماء پروردگار یعنی مومن باش یعنی آمرزنده باش یعنی اهل بخشش باش یعنی...

#زن#سرد#مزاج
#مشکلات#جنسی
#هرزگی افراد متاهل
#هرزگی#متاهلین


۱۳۹۴ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

مهریه در قرآن

قال انی ارید ان انکحک احدی ابنتی هاتین علی ان تاجرنی ثمانی حجج فان اتممت عشرا فمن عندک وما ارید ان اشق علیک ستجدنی ان شاء الله من الصالحین
سوره قصص آیه 27 .... #مهریه در قرآن

شعیب برای ازدواج دخترش با موسی مقدار هشت سال قمری، (کارکردن) مهریه تایین می کند و می گوید که اگر ده سال بشود بهتر است!
می شود نتیجه گرفت اینکه می گویند دختری خوب است که مهریه کم داشته باشد صحیح نیست و الا شعیب اول می گفت ده سال و بعد کم می کرد و می گفت هشت سال!
اما محاسبه #مهریه در زمان ما چگونه خواهد بود؟ جواب ساده و همانند آیه می باشد. ببینید که پسر چه قدر درآمد دارد و مقدار مورد نیاز خوراک و مسکن را هم از دارمد کم کنید و باقی مانده در طول ماه را جمع بزنید و در 8 الی 10 سال ضرب کنید. اگر پسر خانه داشته باشد و یا درامد بالا تر پس به همان میزان می شود مهریه بالا تری را تعیین کرد.
یک آقایی را فرض کنید که درآمد ماهانه دو سکه طلا دارد و یک سکه را صرف خورد و خوراک و سایر امور می کند و یک سکه پس انداز دارد. یعنی در طول سال تقریبا 12 سکه طلا که در 8 سال ضرب کنیم می شود 96 سکه طلا و یا در 9 ضرب کنیم و یا در 10 تا به رقم مهریه برسیم. حالا به همان نسبت اگر فرد دارای درامد بالاتری بود و یا کمتر، میشود رقم مهریه را تایین کرد.
البته این برای شخصی هست که در ابتدا همانند موسی (ع) ثروتی نداشته باشد و اگر مرد دارای ملک و یا پس انداز بود می شود با همین فرمول رقم مهریه را تایین کرد و نقدا به خانم پرداخت گردد.
از دیدگاه خداوند مهم و واجب است پرداخت مهریه با یک رقم عادلانه که نه به مرد ظلم شود و نه به زن هیچگاه مهریه داده نشود

#پدر#خوب برای ازدواج فرزندانش و به خصوص دختران خود قدم بر می دارد.
شعیب پیامبر به عنوان یک الگوی رفتاری در کتاب معرفی شده.او بعد از صحبت با دخترش و موسی به این نتیجه می رسد که آن دو را به عقد همدیگر در آورد! 
(( حالا باید دید که کدام پدر حاضر می شود به پسری بگوید که دخترم را به نکاح تو در می آورم! ))
( قال انی ارید)= یعنی من به این نتیجه و درک رسیدم و می خواهم. در این صحبت شعیب (ع) حتی از موسی سوال نشد که آیا می خواهی ازدواج کنی! و این پدر دختر هست که با توجه به علاقه دخترش به موسی و اینکه پسر را هم انسان صالحی یافت هرچند که از نظر حکومت مجرم بود، تصمیم می‌گیرد دخترش را به عقد او در آورد.

#پدر#خوب در زمان ما چگونه می تواند از شعیب (ع) الگو بگیرد؟ 
* شغل یک پدر که مهندس ساختمان است و در کار ساخت و ساز با بسیاری از پرسنل های مختلف سر و کار دارد. از مهندسین تا بنا و کارگر. در طول کار او متوجه می شود که کدام یک از پرسنل جوان اهل کار و امانت داری می باشد. و حتی ممکن هست در خانه حرف از پرسنلی پیش آید که: فلانی پسر خوبی هست.
* شغل یک پدر ممکن هست قاضی و یا وکیل باشد و جوانی را در موضع اتهام ببیند ولی او را اهل کار و امانت دار در یابد. و یا مردصالحی که آمده تا دادخواهی کند و.... باز هم پدر می تواند افراد خوب و یا خوب تر را برای دخترش انتخاب کند.
* هر پدری با هر شغلی گاهی پیش می آید که در خانه از پسر سر براهی تعریف می کند. ممکن هست یک کارگر باشد و یا جهت تعمیر وسایل خانه با او آشنا شده باشد و یا...

یک #پدر خوب از یک جوان خوب برای ازدواج با دخترش استقبال و موجبات آشنایی و #نکاح را فراهم می کند.


شعیب (ع) برای ازدواج دخترش می گوید: من می خواهم!
تعجب نکردید که نگفت :استخاره کردم؟ و یا عقد شما در آسمان بسته شده و یا....
در همین عبارت بسیار کوتاه می شود متوجه شد که برای ازدواج استفاده از ابزارهای شناختی ( عقل و چشم و گوش) مهم می باشد . شعیب به علاقه دخترش نسبت به موسی(ع) احترام گذاشت و با توجه به آنچه از فرزندش شنیده بود و آنچه موسی در آن زمان کوتاه عمل کرد و گفت، به این نتیجه رسید که آن دو را به عقد یک دیگر در آورد. برای انتخاب همسر به دو عامل نیاز می باشد اول علاقه و دوم شناخت. و بعد با چشمان باز بگویید : (انی ارید... من می خواهم)