۱۳۹۴ آبان ۱۱, دوشنبه




ازدواج موفق
ولا تنكحوا المشركات حتي يومن ولامه مومنه خير من مشركه ولو اعجبتكم ولا تنكحوا المشركين حتي يومنوا ولعبد مومن خير من مشرك ولو اعجبكم اوليك يدعون الي النار والله يدعو الي الجنه والمغفره باذنه ويبين آياته للناس لعلهم يتذكرون

آیه 221 سوره بقره به بعد نکات آموزشی را در مورد ازدواج دارد که با هم ببینیم.


شروع آیه با نهی از منکر شروع می شود و خداوند با مردهای مومن اینگونه شروع به سخن می کند و ممنوعیت ازدواج با زنان مشرک را گوش زد می کند. همانطور که می دانیم نکاح به معنی عقد و ازدواج بین زن و مرد گفته می شود. پیوندی که دائم و گسستنی نیست مگر با طلاق. و آنچه مسلم هست بجز یکتا پرستان در سایر ادیان مشرک و غیر خدایی هم رسم ازدواج وجود دارد و بیشتر مردم دنیا به قانونی به اسم ازدواج عقییده دارند. نکته دیگر: شروع آیه با مسلمانان مرد می باشد یعنی تصمیم غالب جامعه برای ازدواج از طرف مرد نسبت به زن گرفته می شود و آقایان هستند که برای ازدواج شرع کننده و خاستگاری می کنند و خداوند هم آنان را در شروع از یک منکر بزرگ برحذر داشته است. حرف (و) در شرع آیات غالبا به قوانین اشاره دارد که شامل انجام و یا دوری از یک عمل می شود. همانطور که در آیات 32 و 33 سوره نور دیدیم خداوند فرمان به ازدواج داده بود و در اینجا ممنوعیت انتخاب همسر مشرک را مطرح می سازد. در صحبت هایی که بین دونفر برای پیوند زناشویی گفته می شود مهم هست که هر دو هم عقیده باشند یعنی حتی مرد مشرک با زن مشرک در زیر یک سقف می توانند زندگی کنند ولی نداشتن تفاهم در مذهب حتما آسیب های خودش را دارد.

تعریف مشرک چیست که ازدواج با آن منع شده است؟ مشرک خداوند را قبول دارد و طبق آیات قرآن اگر از آنها بپرسید آسمانها و زمین را که آفریده پاسخ خواهند داد(الله) سوره لقمان آیه 25 و در بسیاری از آیات دیگر اشاره می کند که مشرکین خداوند را قبول دارند ولی خدا را کافی نمی بینند و به اشخاص و یا قدرتها و یا ثروت و... اتکا دارند. شخصی می گفت: همه چیز شده پول! یعنی اگر از او می پرسیدم چه کسی جهان را آفرید پاسخ می داد خدا ولی پول را شریک خدا کرده بود و ثروت را جدای از وسیله الهی می دید. در یک کلام شرک یعنی بجز خدا نیروهای ماثر دیگری هم وجود دارد و یکتاپرست با استفاده صحیح از اسباب می داند که همه از خداوند هست وهیچگاه عوامل و اسباب را با خداوند شریک نمی کند. گاهی تحصیل و علم از خداوند جدا شناخته می شود یعنی خداوند جدای از علم هست و ما باید از دانش کمک بگیریم در صورتی که هر دو یکی هست و علم جدای از خداوند نیست. گاهی انسانها شریک خداوند می شوند یعنی این فلان آقا هست که کار ما را راه انداخت یا باید سراغ فلانی را بگیرید تا کار به سامان شود. همه هستند الا ( الله ) یا اسرائیل به آمریکا تکیه کرده و یا سایر کشورها به ابر قدرتها پشتشان گرم است! درحالی که فقط خداوند هست و به او باید تکیه کرد. شروع آیه این پیام را دارد که ممکن هست خانمی اهل نماز و حج و مراسم مذهبی باشد ولی مشرک باشد! یعنی به غیر از خدا تکیه کرده و دست به دامن قدرتها و یا ثروت ها و یا اشخاص می شود همه به غیر الله . آقا مراقب باش که ازدواج با مشرک یک منکر هست و از آن دوری کن. نکته! اتکا فقط به الله و استفاده صحیح از وسیله ها راه گشای ازدواج محسوب می شود.
 حتی یومن...(221 از سوره بقره)



با زن مشرک نمی شود ازدواج کرد تا زمانی که به یکتایی خداوند ایمان بیاورد. در این آیه بحث از مذهب و شریعت نیست یعنی مسیحی و مسلمان و.... فرقی ندارد اگر از شرک دست بردارد و یکتایی خداوند را بپذیرد می شود او را به همسری برگزید. (ولامه مومنه خير من مشركه ولو اعجبتكم) و دختر با ایمان برتر است نسبت به دختر مشرک هرچند متعجب شوید! از چه چیزهایی می شود به شگفت آمد؟ خانمی زیبا و جذاب که با دیدنش دل هر پسری را تکان می دهد و بسیاری از مردها را عاشق و دلباخته خود می کند. یا دختر خانم ثروتمندی که خانه و ماشین و کارخانه و... همه را دارد، شاید زیبا نباشد ولی ثروتش هر پسری را به تحسین بر می انگیزد! یا خانم صاحب قدرت هر چند زیبایی و ثروت هم نداشته باشد باز هم آقایان بسیاری را شیفته خود می کند!( کم نیستند زنان صاحب مقام و سالخورده که مردهای جوان را برای ازدواج انتخاب می کنند) و یا بسیاری از برتری ها و جذابیت ها که ممکن هست خانمی به آنها دست یافته باشد و در روش طبیعی ازدواج برای آنها موفقیت هایی داشته باشد هرچند معلوم است این دختر با زیبایی و ثروت و قدرت ایجاد جذابیت کرده و اگر داشته هایش را از دست بدهد دیگر خواهان ندارد. ولی خداوند می گوید خانم مومن هرچند این ویژگی ها را نداشته باشد ( برتر ) است نسبت به دختر خانمی با همه جذابیت ها ولی مشرک! با همین گفته می شود بهترین همسر را انتخاب کرد، یعنی خانم یکتاپرست در نزد خداوند دارای مقام بسیار بالایی می باشد و خداوند سفارش به خواستگاری از دختر یکتاپرست می کند. 

خیلی هم خوب! آقا پسر تصمیم گرفته به آیه قرآن عمل کند اما چطور؟ آقایی که سرش پایین هست و با عالم و آدم قهر هست، چطور می خواهد بفهمد دختر یکتا پرست هست یا مشرک؟ بجز آشنایی و صحبت و روابط اجتماعی راه دیگری نیست. معنی استفاده صحیح از وسیله همین است. با دخترهای پیرامون رفت و آمد داشتن و یا سایر راه کارهای اجتماعی با رعایت تقوا. فرق بین شخص با ایمان با سایرین در همین رعایت تقوا نهفته است. در نتیجه آشنایی هست که شناخت پیدا می شود و از ظاهر نمی شود نتیجه گرفت. نکته دیگر این کلام را اینگونه ببینیم : چه بسا دختر خانمی که یک سری رعایت های دینی را انجام نمی دهد مانند نماز یا حجاب و.. ولی در یکتاپرستی ثابت قدم می باشد! این خانم بر دختر خانمی که نماز می خواند و حجاب خوب هم دارد ولی به غیر از خدا متکی می شود، ارجحیت دارد.
 ولا تنكحوا المشركين



حالا خداوند با دختر خانم ها صحبت می کند و می فرماید: با پسر مشرک ازدواج نکنید! از آنجا که قسمت اول آیه دقیقا تکرار شده و فقط مخاطب از پسر به دختر تغییر کرده نشان دهنده اهمیت یکتاپرستی در ازدواج می باشد. یک مثال دیگر از شرک را مرور می کنیم: شاید این تصور به وجود بیاید که اهل سنت یکتا پرست هستند و فقط صدای خدا می زنند ولی می دانیم که هر توسلی به غیر خداوند شرک هست. مثلا بسیاری از دولت های عرب یکدیگر را ارباب می گیرند و یا عربستان به اتکا آمریکا به یمن حمله ور شده است. هرچند در ظاهر می گویند فقط خدا ولی در عمل خداوند را به ربوبیت نگرفته اند و یا به غیر از خدا اتکا کرده اند. نتیجه شرک را در فقر و ضعف مردم می شود مشاهده کرد. در حکومتهای مشرکانه تبعیض و رانت ، سیستم های اقتصادی را قبضه می کنند. و حالا من یک سوال از شما می پرسم: رفتار همسر مشرک چگونه است؟ چه آسیبهایی به بنیان خانواده می رساند؟  

حتي يومنوا 



ممنوعیت ازدواج با پسر مشرک تا زمان ایمان آوردن او پا برجا هست و همین که خداوند را به تنهایی ستایش کند دیگر ممنوعیتی وجود ندارد. 

( ولعبد مومن خير من مشرك ولو اعجبكم ) و پسر مومن برتر هست از شخصی که هم خدا را قبول دارد و هم برای او همدستانی قائل هست هرچند که فرد مشرک شما را به شگفت در آورد!
خداوند در سخنانش با انسانها این ازرش را معلوم می کند که ملاک ایمان حقیقی و خالی از شرک هست. بیایید پسرهایی که دختران را به خود جذب می کنند ببینیم: معمولا جوانهایی که پول و ثروت یا شهرت ندارند به سراغ پرورش اندام و هیکل می روند و از نظر ظاهر خوش تیپ و نیرومند جلوه می کنند که خود عامل جذب بسیاری از دختران به این هیکل ها می باشد. اگر پسری هم پول داشت که باز هم بسیاری دیگر در مفابلش روی خوش نشان می دهند. البته بعضی از خانم ها با یک ماشین ساده دل می دهند و برخی هم با یک (#پورشه ) دل می بازند یعنی در مقابل ثروت و املاک رکوع می کنند و گروهی دیگر به قدرت و آقا زاده بودن خانواده های دختر را به سجده مشغول می کنند. به صورت کلی سه عامل اصلی فریبنده باعث می شود که بسیاری از دختران نسبت به آن (نماز) بجا بیاورند هرچند که در ظاهر خانم نماز خوان باشد ولی در عمل نسبت به آنچه مثال زده شد رکوع و سجده می کنند. 



خداوند هم آمده یک خط باطل بر روی همه ی عقیده های مشرکانه می کشد و می فرماید اگر پسر با ایمان باشد همین کافیست ! مانند این عبارت که پروردگار فرمود( خدا کافیست!)

وقتی خواستگار غریب میاد دختر خانم سرک میکشه و می خواهد ببینه : با چه ماشینی اومدن یا قیافه ای جذاب داره؟ پدر و مادر دختر هم می خواهند بدونن که وضع مالی پسر چطور هست! خانه و ماشین و ....داره؟برای پدر و مادر ها غالبا وضع مالی و شهرتی پسر اهمیت داره و اگر در مجلس خواستگاری قرار شد پسر و دختر با هم گپ و گفتگوی داشته باشند باز هم معلوم نیست در مورد اعتقادات صحبتی بشه یا نه. بیایید یک مثال دیگر از پسر مومن را ببینیم: شخص مومن همه وسیله ها را برای تقرب به خداوند می خواهد. خواب و بیداری یا کار و ثروت ویا همسر و فرزند یا پست و مقام برای خدمت و همچنین پیامبر و امامان را وسیله ای برای رشد قرار داده. هم خودش وسیله صعود دیگران به سمت خدا هست و هم از وسیله ها برای کمال بهره می برد. بهتر است اول خودم را بار دیگر ببینم که آیا ثروت و قدرت پرست هستم یا نه! و آیا قبله من پول است یا شهوت ! آیا مسیرم همانند صالحان است و یا از روش ابا و اجدادی برای پرستش اشخاص نیک پیروی می کنم! قبله ام (الله) هست یا کعبه ! و پیامبر و امام! بعد به دنبال همسری خداپرست باید رفت.

اولیک یدعون الی النار


نتیجه ازدواج با شخص مشرک در چیست؟ جواب را اینجا می بینیم: شخص مشرک به سمت آتش دعوت می کند یا بهتر است بگوییم زندگی را جهنمی می کند. اما چطور؟ شرک از دو عامل پیروی می کند(1) خود خواهی: یعنی همه به وجود آمده اند تا به ایشان خدمت کنند و اگر بخواهد ربا بگیرد، نام بیع اسلامی بر روی آن می گذارد یا اگر بخواهد به هر منکری نزدیک شود یک کلاه شرعی برایش پیدا می کند. از مردم کلاه برداری می کند و راه قانونی را هم طی می کند. خلاصه از حق روی گردان است و خود و خانواده اش را به سمت آتش می کشاند.(2) جهل: اگر شرک از روی نادانی باشد باعث می شود منابع و امکانات رشد زندگی را وقف افکار مشرکانه اش نماید. فرزندش را نه برای خدا بلکه برای افکار مشرکانه پرورش می دهد و حتی قربانی نافهمی اش میکند مثلا او را به جنگ باطل می فرستد و فکر می کند که راه صحیح را رفته. وضعیت این گروه از قبلی بدتر می باشد زیرا که جهنم را از همین دنیا شروع می کند. 
یادمان باشد شخص مشرک خداوند را می شناسد و به او اعتقاداتی هم دارد!

انسان موحد دائم با خدا معامله می کند و خطاهایش را جبران می کند. آنچه نذر می کند خالصانه برای خداوند است. همه اعمالش برای پروردگار است و موجب می شود همسر و فرزندش را (در صورت پیروی) به بهشت راه بری کند.

 (والله يدعو الي الجنه والمغفره باذنه)
تنیجه ازدواج با شخص مشرک را دیدیم ولی اینهمه تبلیغ برای پسر یا دختر مومن از طرف خداوند برای چیست و چرا شخصی که نه پول دارد و نه زیبایی و نه..... ولی فقط خدا پرست هست، برتری دارد؟ آیا در ادامه آیه این افراد تحسین می شوند؟
خداوند بدون در نظر گرفتن همه توصیه ها شروع می کند به تعریف و تمجید از خودش! دقت کنید:
( و خداوند شما را به بهشت فرا می خواند و همچنین به آمرزش تحت قوانین و مقررات!) 
با توجه به گفته های دکتر علی شریعتی این بار آیه را اینگونه ترجمه می کنیم:



( شخص مومن شما را به بهشت فرا می خواند و همچنین به پاک کردن بدی ها طبق مجوز)




در واقع خداوند بجای اینکه بگوید دختر یا پسر مومن می گوید (الله) یعنی خودش!

ولی بین خود و شخص یکتا پرست هیچ فاصله و فرقی نمی گذارد یعنی نماینده خداوند در بین ما، همان انسانهای موحد هستند. حالا ببینید این شخص یکتاپرست چه جایگاه رفیعی دارد! آیا باز هم زیبایی و ثروت و... مهم هست؟ البته اشتباه نشود که ما خدا نیستیم! بیایید مشابه این حکایت را در خانواده ای مهربان ببینیم: تعمیرات فنی خانه توسط پسر انجام می شود و در جواب می گوید پدرم ایراد را درست کرده. یعنی فرزند پرورش و آموزش را از پدر می بیند.  یا دختر خانم غذا می پزد و در سوال آیا غذا داریم؟ جواب اینگونه است: بلی مادر غذا پخته. باز هم دختر داشته های خودش را از مادر می بیند. یا زن وشوهر هر دو یکی هستند و هر کاری را انجام دهند به پای هم می نویسند. خلاصه کلام وحدت !



خداوند هم بین خود و شخص یکتاپرست فرقی نمی گذارد. اگر با پسر یا دختر یکتاپرستی مواجه شدید یعنی نماینده خدا و شما به ملاقات او رفته اید..

پروردگار یا همان(دختر و پسر مومن) همسر خود را به بهشت دعوت می کنند. در یک خانواده متعادل اجبار به بهشت نداریم و فقط فراخوانی به آینده ای بهتر وجود دارد مانند نوح (ع) که فرزندش را به اجبار به دین یکتاپرستی مشغول نکرد و آزادی انتخاب باعث شد تا فرزند نوح به دین مشرکین گرایش پیدا کند. شخص موحد فقط همسرش را به بهشت دعوت می کند و اجبار در پذیرش قوانین خداوند وجود ندارد . اگر همسر هم پذیرفت نتیجه سعادت در انتظار آنها است. اما چگونه پاک کردن گناهان گذشته را انجام می دهد؟ دختر یا پسر با ایمان با تذکر نسبت به خطا ها در مرحله اول موجب می شوند که دیگر گناه تکرار نشود مانند تذکر نسبت به گرفتن ربا و یا سایر آلودگی ها و در مرحله دوم طبق قوانین و مجوزها باعث آمرزش می شوند. اما پاک شدن از آلودگی چگونه است؟ همسر صالح با انجام کارهای نیک موجب می شود تا آثار گناه از بین بروند. گناه همانند نوشته هایی خط خطی روی کاغذ سفید است و انجام کارهای نیک همانند پاک کن گذشته را محو می سازد. اطمینان داشته باشید تنها راه پاک شدن انجام اعمال نیک و به خصوص اصلاحات اجتماعی هست..( ان الحسنات یذهبن السیئات )

و یبین آیاته للناس لعلهم یتذکرون

و خداوند کلامش را به وضوح برای مردم روشن می سازد شاید که پند گیرند.
عبارت ( آیات) یعنی (نشانه) درواقع در مسیر زندگی یک سری علامتها و نشانه ها گذاشته می شود تا راه را گم نکرد و در مسیر مستقیم حرکت کرد. همانند تابلوهای مسیر یابی در جاده ها که اگر کسی به آنها بی توجهی کند به مقصد نمی رسد! خداوند هم تابلوهای هدایت و مسیریابی برای ما قرار داده به خصوص در مورد: همسریابی. نکته دیگر در کلام خداوند عبارت: (یبین) به معنی روشن کردن و یا بیان کردن می باشد. عده ای سعی در پیچیده کردن کلام خداوند دارند و اعتقاد دارند که مردم از درک کلام خداوند عاجز هستند در صورتی که پروردگار بارها در گفته هایش تکرار می کند که : سخنان من واضح و آشکار است همچنین تاکید می کند که روی سخنان من با همه مردم می باشد: ( للناس) ! بدون در نظر گرفتن دین و مذهب و سطح تحصیلات و پست و مقام اجتماعی یا مذهبی، خداوند با همه مردم جهان سخن می گوید. به عبارت دیگر خداوند متعلق به یهود یا مسیحیان یا مسلمانان نیست! کتاب مسیریابی (قرآن) برای همه ی مردم در سرتاسر زمین می باشد و قابل فهم و درک همه می باشد البته برای اشخاصی که مطالعه کنند و اهل تفکر باشند. و در قسمت آخر آیه: شاید، امید است، چه بسا، با استفاده از راهنمای ازدواج قرآنی به کمال رسید. یعنی یک ازدواج موفق با استفاده از راهنمای گفته شده امکان پذیر است.




#تفسیر#221#بقره#ازدواج#نکاح#النکاح


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر