۱۳۹۴ اسفند ۲۲, شنبه

ازدواج اجباری




ازدواج اجباری،  مهریه، روابط زن و شوهر،  سازگاری و سازش در خانواده

سوره: 4 , آیه: 19

يا ايها الذين آمنوا لا يحل لكم ان ترثوا النساء كرها ولا تعضلوهن لتذهبوا ببعض ما آتيتموهن الا ان ياتين بفاحشه مبينه و عاشروهن بالمعروف فان كرهتموهن فعسي ان تكرهوا شييا و يجعل الله فيه خيرا كثيرا 
ای اشخاصی که دین را پذیرفته اید، شما مجاز نیستید زنهائی را که به شما علاقه مند نیستند صاحب شوید و همچنین «مجاز نیستید» زنهای خود را در تنگنا قرار دهيد تا برخی از آنچه به آنها بخشیده اید را باز پس بگیرید مگر آنکه به رسوایی آشکار فرا رسند و با زنان خود به خوبی رفتار کنید پس اگر همسرتان مورد پسند شما نبود  چه بسا که چیزی مورد خوش آیند شما نباشد و خداوند درون آن برتری های فراوانی قرار داده باشد.




این حکمی است مربوط به انسانهایی که به خداوند ایمان دارند و ایمان یعنی به محدوده سلامت وارد شدن. شخصی که خداوند را باور دارد در نتیجه عمل به راه کار دینی به آسایش در دو دنیا دست می یابد. یکی از قوانین خداوند در مورد ازدواج حکایت از حلال نبودن! ازدواج با عدم رضایت زن، می باشد. حلال یعنی مجاز و « لا یحل » = غیر مجاز
پس شخص با ایمان مجاز نیست به...« ترثوا» ارث به معنی صاحب شدن است. اگر خانمی بی صاحب شد و پدر یا شوهر که وظیفه سرپرستی به عهده آنها است، فوت کرد و یا به هر شکل و دلیل دیگر، خانمی در جامعه تنها ماند ( گاه زندانبانان برخی از زنان را به اجبار به عقد خود در می آورند یا افراد مذهبی که از درماندگی یک زن و اجبار او سوء استفاده می کند و..) به این حالت ارث بردن به مفهوم صاحب شدن اطلاق می شود. ارثیه هم همین است، مالی که صاحب ندارد بین عده ای تقسیم می شود یعنی صاحب پیدا می کند.
«کرها» به اکراه  یا از روی عدم علاقه یا اجبار با شخصی ازدواج کردن. در واقع افراد مذهبی همان رفتار کفر گونه را در پوشش مذهب تکرار می کنند ولی هم خودشان و جامعه را توجیه می کنند. یکی از غیر مجازهای دینی ازدواج اجباری است. برای مرد چه عقد بخواند یا نخواند فرقی از نظر مجاز بودن نمی کند و برای زن هم تا زمان اجبار، مغفرت همراه دارد. یعنی با خواندن صیغه عقد آنها زن و شوهر نشده اند و هر زمان که زن از شرائط اجبار نجات یافت نگران گذشته نباشد و رابطه زن و شوهری هم حاکم نشده است. کراهت با توجه به ادامه آیه که خواهیم دید یعنی دوست نداشتن، بی علاقگی
از دیگر نکات آیه می توان نتیجه گرفت که شرط حلال بودن ازدواج در رضایت است.
«نساء» به خانم گفته همانطور که در زبان انگلیسی برای دختر یک عبارت وجود دارد و برای زن عبارت دیگر در اینجا هم عموم خانم ها گفته شده است.
جالب است که خداوند نفرموده (حلال نیست که اگر زن راضی نیست با او ازدواج کنید) از کلمه نکاح در عربی استفاده نشده و با عبارت ( ارث) به معنی تصاحب کردن نشان داده که اصلا نکاح معنی ندارد.
در ابتدای آیه خداوند به ازدواج از روی علاقه اشاره دارد و در وسط آیه زندگی ملایم و عاشقانه را سفارش می کند و در آخر به مرد می گوید اگر به همسرت علاقه نداری از او جدا نشو و با خوشی زندگی را ادامه بده.
مرد مجاز نیست خانمی را که علاقه ندارد به نکاح در آورد ولی در مورد دو نفر که با هم زندگی مشترک دارند اگر مرد به همسرش بی علاقه شد نباید از او کناره گیری کند!
(در یک برداشت آزاد از ابتدای آیه می گوییم:  ای اشخاص با ایمان بر شما مجاز است که ازدواج کنید با خانمی که به شما علاقه دارد.)

 ولا تعضلوهن لتذهبوا ببعض ما آتيتموهن...

و « بر مومنین مجاز نیست که زنان »  خود را در تنگنا قرار دهند تا برخی از آنچه به همسران خود بخشیده اند را باز پس بگیرند.
مرد به زن خود کادو و یا مهریه را می دهد گاهی طلا و یا ملکی را بنام زن خود می کند. این بخشش می تواند بخشی از مهریه باشد یا یک کادو، فرقی ندارد. گاهی مرد برای طلاق به همسرش می گوید تا مهریه را نبخشی طلاق نمی دهم و یا همسرش را تحت فشار و آزار قرار می دهد تا از مهریه در گذرد. به هر صورت مرد با زن خود نامهربانی می کند و با فشار آنچه را بخشیده، باز پس می گیرد. خداوند این رفتار را مجاز نمی داند یعنی اموالی که پس گرفته می شود حلال نیست.

 الا ان ياتين بفاحشه مبينه..
مگر آنکه به رسوایی آشکار بیاید..

مرد اگر مهریه را داده است و یا هدایایی را به همسرش بخشیده است می تواند آنها را باز پس بگیرد به این شرط که زن مرتکب خطای بزرگی شده باشد. آوردن خطا به معنی مرتکب شدن گناه می باشد و فاحشه شامل گناهان بسیار زشت از قبیل همجنس بازی و زنا و رفتارهای غیر اخلاقی با ضریب گناهان کبیره می شود. پس اگر خانمی به اشتباه درگیر روابط دوستی شده ولی به گناه فاحش دچار نشده از این گفتار استثنا می باشد. نکته بعدی در آشکار بودن زشت کاری بیان شده به این مفهوم که گمان به خطا کاری قابل قبول نیست و دلایل محکمی بر فساد زن باید وجود داشته باشد و اگر بدکاره بودن زن به صورت علنی بود یا برای قاضی قابل یقین باشد یا مرد دیده باشد در این شرائط مرد می تواند مهریه را ندهد یا آنچه داده است را باز پس بگیرد و آنچه را گرفته حلال است. این فرمان در قوانین جوامع اسلامی قابل استناد و قابل اجرا است. خداوند در سایر آیات به برخی از مسلمانان هشدار می دهد که با بهتان زدن سعی در پایمال نمودن حق همسر خود نداشته باشند زیرا که این مجوز عاملی می شود تا عده ای همسر خود را به خیانت کاری متهم کنند ولی آنچنان که در آیه دیدیم اثبات و یقین به فساد شرط در نظر گرفته شده است.
درسهای اجتماعی تا این قسمت از آیه:

حاکمان و رهبران محله ای یا شهری و کشوری مجاز نیستند اموال مردم را صاحب شوند. ( دولت ها معمولا با نوشتن قوانین و اجرای آن خود را صاحب داراءی های مردم می کنند. قوانین و جریمه های سنگین و یا مالیات های مستقیم و غیر مستقیم و تصاحب زمین و هر نوع از اموال) همچنین در تنگنا قرار دادن مردم هم خارج از مفاهیم دینی است. و حکومت هایی که جامعه خود را در فشار قرار می دهند به دور از ایمان هستند. باز پس گرفتن دارائی هایی که در دست افراد تبهکار جامعه است و تقسیم آن در بین سایر جامعه با حق همراه است.    ((خداوندا ما را از ظالم بودن حفظ بفرما  ))
#رفتارباهمسر

و عاشروهن بالمعروف..و با همسر خود به خوبی رفتار کنید...

معاشرت شامل هر نوع رفتار بین زن و شوهر می شود. ارتباط کلامی یا ساعاتی را در کنار هم سپری کردن و مسافرت و همه با هم بودن های یک زوج را شامل می شود حتی روابط اختصاصی زن و شوهر و از دید پروردگار باید با نیکی همراه باشد همانطور که امر به معروف داریم در هر نوع با هم بودن زن و شوهر هم (معروف) وجود دارد. پس توصیه به زوجها برای داشتن مهربانی و عاشقانه، امر به معروف محسوب می شود و در خانواده ای که ادب، احترام، دوستی، وجود دارد این رفتار با کلام خداوند همراه شده است. اگر هم اختلاف یا مشاجره ای هم صورت گرفت با گذشت و برگشتن به سمت یکدیگر می توان بنیاد خانواده را حفظ کرد. (از نشانه های افراد با ایمان به نحوه رفتار آنها با همسرانشان می توان پی برد.) همانطور که قبلا گفته شد وجود زن و مرد در ابتدا یکی بوده و ازدواج با یکی شدن مجدد زن و مرد هراه است و احترام مرد به همسر به معنی بالا بردن شخصیت خود می باشد. حفظ و بالا بردن شخصیت همسر در مفهوم کلامی آیه دیده می شود.  رفتار نیک با همسر، به معنی پذیرش سفارش خداوند است و پیشنهاد به زن و شوهر ها برای مهربانی، امر به معروف منظور می شود. عدم شناخت از قرآن و برداشت های اشتباه باعث شده تا گروهی بر این باور باشند که خشونت وکوچک شمردن زن با باور های دینی همراه است و آیاتی را هم نشانه می آورند اما آنچه خداوند واجب کرده معاشرت به خوبی و نیک رفتاری است. یکی از اتهامات علیه مسلمانان در رفتار با همسرانشان نشان داده می شود و دین را خشن و عاری از عاشقانه نشان می دهند و مذهب را کج و معوج معرفی می کنند و برخی از پیشوایان دینی هم بر گفتار مغرضانه صحت گذاشته اند اما همان طور که از کلام خداوند مشخص است دوستی و آمیزش بین زن و شوهر همراه با رفتار پسندیده توصیه شده است.

فان كرهتموهن فعسي ان تكرهوا شيئا و يجعل الله فيه خيرا كثيرا

پس اگر همسرتان مورد پسند شما نبود  چه بسا که چیزی مورد خوش آیند شما نباشد و خداوند درون آن برتری های فراوانی قرار داده باشد.

 اگر بعد از ازدواج احساس محبت لازم به وجود نیاید و یا به اشکال مختلفی همسر، مورد پسند واقع نشود در حالی که فرد مورد نظر اهل ایمان باشد مانند اینکه زیبایی زن به دل مرد ننشیند یا مرد برای خانوم خوش سیما نباشد یا سایر احتمالاتی که در دل نشین بودن و جذب همسر اثر گذار است وجود نداشته باشد در این حالت دو پیشبینی وجود دارد 

اول خداوند مثال می زند که برخی امور مورد پسند ما نیست ولی برای ما بسیار پر منفعت است فرض بفرمایید رشته تحصیلی مورد علاقه نیست ولی در پایان تحصیل کار وجود دارد و هم منافع متعدد مانند شهرت و ثروت و .... پس کاری انجام شده که مورد علاقه نبوده ولی فوائد بسیاری برای آن وجود دارد.با ذکر این مثال خداوند می خواهد بگوید که اگر همسر دلنشین نبود ایرادی ندارد چه بسا که مهربانی و خصلتهای خوب بسیاری را خداوند در جبران کم بود، به او داده باشد. یه هر شکل اندرز خداوند به ادامه زندگی است. 

دوم حالتی است که زن و شوهر از یکدیگر جدا می شوند که نکاتی هم دارد ولی توصیه خداوند نیست و تصمیم فردی می باشد که در آیه بعد نشان داده شده است.

دوستی تعریف می کرد، با دختر خانمی که خداپسند بود زندگی مشترک را آغاز کرد ولی سیمای او برایش دلنشین نبود  ولی در طول سالیان، خیر و برکت و امتیازهای بسیاری برایش داشته و امروز او را زیباترین هم می بیند.

یاد آور باید شد که منظور مشکلات اخلاقی و یا رفتار و صفت های ناپسند نیست که با آن کنار آمد بلکه ظرافت های زندگی مانند خوش صدایی یا زیبایی یا جذابیت های دیگر که به دلنشین بودن ارتباط دارد مقصود بوده است.













۱۳۹۴ اسفند ۱۲, چهارشنبه

دو شرط استقلال از خانواده

آیه 6 سوره نساء

وابتلوا اليتامي حتي اذا بلغوا النكاح فان آنستم منهم رشدا فادفعوا اليهم اموالهم ولا تاكلوها اسرافا و بدارا ان يكبروا ومن كان غنيا فليستعفف ومن كان فقيرا فلياكل بالمعروف فاذا دفعتم اليهم اموالهم فاشهدوا عليهم وكفي بالله حسيبا 

و بی سرپرستان را در مسیر زندگی پرورش دهید تا رسیدن به زمان ازدواج پس اگر در ایشان نشانه های کمال را دیدید....



وابتلوا الیتامی حتی اذا بلغوا النکاح.. و بی سرپرستان را در مسیر زندگی پرورش دهید تا رسیدن به زمان ازدواج...

(هرچند آیه در مورد یتیم راهنمایی کرده است ولی اصول تربیت فرزند هم در این مفاهیم بیان شده است)
کودکان و نوجوانان کم سن و سال که تحت سرپرستی هستند برای اینکه بتوانند روی پای خود بایستند مورد آموزش و امتهان قرار بگیرند حتی تحمل سختی برای پرورش لازم است تا کودک استعدادها و تونایی های لازم را به دست آورد. در اختیار قرار دادن تجربیات کاری و زندگی در اختیار فرزند بدیهی است و حالا همان رفتار نسبت به یتیم توصیه شده است. اما تا چه زمانی فرزند یا یتیم درس بخواند و تجربه کسب کند؟ مانند دوره کنونی آیا پدر و مادر یا سرپرست باید تا سن بالای 20 و یا 30 به آنها خدمات دهد یا همانند کشورهای اروپایی از یک سنی بچه باید خودش مستقل بزرگ شود؟ خداوند به دو شرط اشاره می کند اول: یادگیری مهارت های زندگی و به دست آوردن تجربیات خانواده تا « رسیدن به سن ازدواج » یعنی برقراری رابطه جنسی. بلوغ به معنی رسیدن می باشد و مثلا اگر ما میوه ای را خرید می کنیم از میوه های رسیده انتخاب می کنیم و با عقل همراه نیست که میوه کال را گاز بزنیم. پسر و دختر هم لازم است توانایی امور زناشویی را داشته باشند و ازدواج کودکان و نوجوانان با این شرط اول منتفی است .

فان آنستم منهم رشدا...پس اگر در ایشان نشانه های کمال را دیدید....

در ابتدا نوجوان به رشد جسمی و جنسی دست می یابد و در جوانی توانایی های فکری و عقلی او کامل می شود. بلوغ جنسی به معنی صاحب کمال شدن نیست در ازدواج به این شرط دوم باید دقت کرد که زن و شوهر با درک و احترام متقابل با هم زندگی دوستانه ای را داشته باشند. مهارت های زندگی، آموزشی هست از طرف پدر و مادر برای فرزند و هر آنچه نمایان گر عاقل بودن است در خواستگاری مورد دقت قرار گیرد. بسیاری هستند که فقط بالغ شده اند و فاقد کمالات هستند و اقدام به ازدواج می کنند که با مشکلات همراه است. پس همانگونه که خداوند فرموده، دو آیتم رشد جسمی«جنسی» و خردمند بودن لازمه استقلال از خانواده است که برای ازدواج هم زیربنای یک زندگی موفق می باشد. «در صحبت های قبل از ازدواج به این موارد دقت شود» از این نکته تربیتی می توان دریافت که استعدادهای فرزندان را پرورش داد و آزمایش کرد و با مشکلات روبرو کرد و در نهایت جوان روی پای خودش بایستد، و در زمان مناسب مستقل از خانواده رشد کند.

در حال تکمیل... 
#تربیت فرزند#رفتار با کودکان یتیم