۱۳۹۴ دی ۱۴, دوشنبه



سوره نساء آیه 1

يا ايها الناس اتقوا ربكم الذي خلقكم من نفس واحده وخلق منها زوجها وبث منهما رجالا كثيرا ونساء و اتقوا الله الذي تساءلون به و الارحام ان الله كان عليكم رقيبا
ای مردم از مربی خود پیروی کنید، آنکه شما را از « یک جسم » آفرینش کرد و از آن جسم واحد همسرش را پدید آورد و گسترش داد از آن زوج، مرد های بسیاری و زنان و از شریعت خداوند پیروی کنید، آن پروردگاری که از او حاجت طلب می کنید وخیشاوندی هم از جانب خدا هست ، به درستی که خداوند بر شما نگرنده است.


يا ايها الناس.... ای مردم!

این بار خداوند مومنان یا اشخاص خاصی را مخاطب نکرده و با همه جهانیان سخن می گوید. پروردگار ما همه مردم یکی هست و خالق همه انسانها، مردم کره زمین را مخاطب قرار داده و می فرماید:

اتقوا ربكم....از مربی خود پیروی کنید

تقوا که بارها در قرآن آمده به معنی اطاعت از فرامین خداوند است شاید به این دلیل مهم باشد که بیشتر مردم از فرامین پیشوا یا کشوری یا مذهبی اطاعت می کنند قوانینی که با دستورات خداوند فرق دارد! فرض کنیم پروردگار رئیس سازمان ملل است و طی بیانیه ای از همه مردم کره زمین می خواهد از قوانین او پیروی کنیم. و چه بسیار آیین هایی که رنج بیهوده برای انسان دارد و ساخته ذهن یا افکار جعلی صاحبان قدرت است که برای سلطه بر انسان از خرافات به نام حقایق دینی بهره می برند. احکامی که خداوند نگفته است! 
(رَبَّكُمُ) به معنی مربی یا صاحب اختیار است. فرعون خود را مربی و صاحب اختیار مردم می دانست و یا در زمان حال رهبران کشورها خود را مربی و صاحب اختیار می دانند مثلا یک رهبر ، مردم کشورش را به سمت اقتصاد پرورش می دهد و هرگونه که بخواهند مالیات می گیرند و خود را در ثروت مردم سهیم می داند یا هیتلر که مردم کشورش را به سمت قدرت طلبی پرورش داد.. کافی هست کمی توجه کرد تا مسیر پرورشی هر کشوری را فهمید و خداوند می گوید من برای پرورش شما برنامه دارم بایید و از من پیروی کنید! ( اتقوا ربكم )

الذي خلقكم.... آنکه آفرینش کرد شما را...

مثال : یک کارخانه  اقدام به طراحی خودرو می کند و بعد به خریداران می گوید از قوانین سازنده ماشین پیروی کنید! از شرکت سازنده! خداوند هم در بیان علت اطاعت از او توجه ما را به خالق بودنش جلب می کند. کسی که ما را ابداع کرد! آفرینش کننده همه انسانها. در دنیای امروز کسی باور نمی کند که نقاشی وجود داشته باشد بدون صاحب اثر پس خداوند هم در مورد خلقت با ما سخن می گوید و این چرخه آفرینش را از آن خود می داند. نکته ای که می توان به آن توجه کرد در تفاوت از پیروی از قوانین حکومتی با قوانین خدایی در چیست؟ در حکومت ها برای سرپیچی کنندگان از قوانین مجازات در نظر گرفته شده و مردم جریمه و زندان می شوند یعنی آزادی در انتخاب مسیر وجود ندارد. مانند عبور از چراغ قرمز و جریمه شدن. ولی در نظام خدایی آزادی وجود دارد انسان می تواند از روی اختیار به احکام خداوند پایبند باشد یا از خط قرمز های خدایی عبور کند و هیچ اتفاقی هم نیفتد! قتل یا خوردن مال مردم توسط حکومت ها یا هر فسادی با عکس العمل خداوند همراه نیست! اما پروردگار همانند کارخانه خودرو سازی به مصرف کنندگان هشدار می دهد! سازنده ماشین به خریدار می گوید که تعویض روغن برود یا با ماشین تصادف نکند و خودرو را معیوب نکند و اگر کسی رعایت نکرد ماشین او به زودی خراب و یا بلا استفاده می شود! پروردگار هم به عنوان سازنده ما درخواست اطاعت از آیین اسلام (انسانیت،سلامت،رستگاری) را دارد.

من نفس واحده... از یک جسم...

تصور عمومی و همگانی مردم و حتی بسیاری از بزرگان بر این باور هستند که ابتدا مرد آفریده شده و بعد از آن زن و حالا ببینیم که خداوند که خود خالق است چگونه بیان می کند..... انسان در پیدایش اولیه فاقد جنسیت بوده و هیچ گرایشی به مذکر بودن یا مونث بودن نداشته و آفرینش از یک جسم شروع شده است. تاکید کلامی آیه ( واحده ) بر درست بودن این محتوا صحت می گذارد. از دید پروردگار هیچ فرقی بین زن و مرد در آفرینش وجود ندارد و حتی به همه ما با یک کلام مشترک صحبت می کند. نتیجه اینکه در ابتدا خلقت زن و مرد در یک پیکر جان گرفته اند.

وخلق منها زوجها.... و زوج او را از آن تن آفرید.....

زوج به معنی قرین است یعنی مکمل یکدیگر. مثال: در مورد تصاویر تکثیر سلولی حتما در فیلم ها دیده اید ابتدا یک سلول هست ( خلقت آدم) و بعد همان یک سلول به دو قسمت تقسیم می شود (زن و مرد) و بعد به تعداد بسیار زیادی سلول افزایش می یابد ( زنان و مردان بسیار ). برخی از زن و شوهر ها این احساس یکی بودن را دارند و با اینکه دو بدن جدا دارند ولی خودشان را یک هویت واحد، یک جسم می دانند که در روابط عاشقانه یکی شدن را بهتر درک می کنند و همان زوج هیچ وقت این صمیمیت و یکی بودن را با فرزند خود ندارند به دلیل هویت جدا بودن بچه. و برای افراد مجرد هم نیاز به تکامل و یافتن مکمل برای واحد شدن وجود دارد و این چرخه ادامه پیدا می کند... در فارسی به ازدواج می گوییم (پیوند) یعنی دو وجود از هم جدا که یکی می شوند یا عبارت (وصلت) یعنی زن و مرد که با هم وصل می شوند و همان عبارت اولیه قرآنی را می سازند(من نفس واحده)
می خواهیم به این یقین برسیم که در ابتدا آفرینش وجودی به اسم مرد خلق نشده و آفرینش در ابتدا یک وجود مشترک از زن و مرد بوده که بعد تفکیک شده است شاید بهترین مثال همان تکثیر سلولی شاهدی بر این مدعا باشد.
فیلم اول تکثیر سلولی:
http://www.aparat.com/v/xHsol/%D8%AA%D9%82%D8%B...
فیلم دوم:http://www.aparat.com/v/L7Jfy/%D8%AA%D9%82%D8%B...نحوه تقسیم سلول های جنسی



وبث منهما رجالا كثيرا ونساء... و گسترش داد از آن زوج، مرد های بسیاری و زنان...


زاد و ولد همه انسانها بعد از به وجود آمدن رابطه زوجیت تحقق یافته است و همه ما از یک ریشه سرچشمه گرفته ایم. در ابتدا توجه به خلقت و آفرینش مرد شده و فراوانی این جنس از انسان و در ادامه به گسترش زنها اشاره شده. از آنجا که زن و مرد تشکیل یک هویت انسانی واحد را می دهند ولی با تفکیک در مسئولیت پذیری و وظایف متفاوت، خداوند هم در آفرینش به مردهای بسیار اشاره کرده و مرد را به عنوان مسئول زندگی و شخصی که وظیفه حمایت و سرپرستی از زن را به عهده دارد معرفی می کند یعنی لازمه انجام این تکلیف مقدم بودن در خلقت است و بعد از آن اشاره به ازدیاد جمعیت خانم ها می کند و رَحم محلی برای خلقت فرزند در اختیار زن قرار گرفته و نتیجه این تولدها و گسترش نسل در عبارت اَرحام بارها با مهر و محبت از جانب پروردگار یاد شده است. مرد و زن   کامل کننده یکدیگر هستند و مقدم و ماخر بودن در قرآن جنبه نقش آفرینی هر کدام را بیان می کند. 

نظریه ای که در بین آیات دیگر و این آیه می توان یافت اشاره به داشتن سرچشمه ی واحد همه انسانها می باشد این نکته در صورتی تغییر می کرد که حضرت عیسی ازدواج می کرد و صاحب فرزند می شد و نسل گسترش یافته انسان از دو ریشه مختلف می شد! به دلیل شباهت در خلقت آدم و حضرت عیسی که هر کدام اصیل و از خاک بودند...


و اتقوا الله الذي تساءلون به...و از شریعت خداوند پیروی کنید آن پروردگاری که از او درخواست می کنید....

هر اداره ای قوانین خودش را دارد و پرسنل هر ارگانی از رئیس خودش اطاعت می کند. اگر از یک کارمند بپرسی چرا دستور رئیس را می پذیری پاسخ می دهد چون اداره تامین کننده نیازها و خواسته های او هست. خداوند هم از ما می خواهد که فرمان بُردار او باشیم همان آفریننده ای که همه نیازهایمان را از او طلب می کنیم.
مثال دیگر:
اهل یک خانه از پدر مرتب تقاضاهای مختلفی دارند. بچه ها هزینه تحصیل و خرید پوشاک و..... یا زن از شوهرش درخواست هایی دارد، رفتن به مهمانی ، خرید خانه، تامین مالی و... پدر هم می گوید شما که همه درخواست هایتان از من است پس از من پیروی کنید..
در این آیه برای بار دوم است که خداوند از ما می خواهد از آیین خدایی پیروی کنیم. من فکر می کنم بیشتر انسانها در جوامع مختلف تابع بزرگان دینی یا سیاسی خودشان هستند و از قوانینی پیروی می کنند که با شریعت خداوند در تضاد است. به همین دلیل بارها خداوند تاکید می کند که از شریعت «قرآن» پیروی کنید که لازمه آن خواندن و فهمیدن است.
و علت تابعیت از خداوند به دلیل حاجتمندی از «الله» ذکر شده. چه بسا افراد حاجتمندی که نیازشان را به غیر خدا می برند یا بین خود و خدا فاصله می اندازند یا به دنبال واسطه می روند، این افراد از مسیر خداوند خارج شده باشند. هر حاجتی را از »الله« بخواهیم و وسیله ها را بیش از آنچه هستند بالا نبریم. چه بسا رعایت احکام خداوند با حاجت روایی همراه باشد. یعنی رعایت پاکدامنی با ازدواج یا رعایت احکام مالی با ثروتمند شدن یا حمایت از یتیم و گرسنه به ایمنی از فقر و.... نتیجه می دهد. وخداوند در این عبارت کوتاه این مفهوم را بیان کرد (و اتقوا الله الذي تساءلون به)

و الارحام..... و خیشاوندی هم از جانب خدا هست... 

دلیل دیگر برای پیروی از فرامین خداوند در روابط خیشاوندی و رَحِم ذکر شده است. وظیفه بارداری و پرورش فرزند از رحم شروع می شود و به عهده زن گذاشته شده است و عبارت ارحام جمع و به فرزندان و نتیجه ها و زیرمجموعه ها گفته می شود. همه خانواده از زن سرچشمه می گیرد که خداوند این گسترش را به خود نسبت می دهد. یک زن می تواند با این اشاره پروردگار به خود مباهات کند که تمام بشریت از او پیدایش گرفته و می گیرد. درخواستی که درون هر بشری بعد از بلوغ وجود دارد تشکیل خانواده است. تقاضای همسر و بعد از آن فرزنددار شدن و ادامه نسل و فامیل.. همه این گسترش ها از طرف خداوند هست که با رعایت احکام پروردگار می توان روابط فامیلی پیدا کرد و آن را گسترش داد.


ان الله کان علیکم رقیبا.. به درستی که خداوند بر شما ناظر است.

در سیستم های حکومتی رهبر نمی تواند بر همه مردم جامعه نظارت داشته باشد بنا بر این از عوامل مختلفی برای برسی مردم بهره می برد ولی خداوند بدون واسطه بر رفتار تک تک انسانها نظاره گر است. پروردگار در عملکرد آدمی دخالتی ندارد و وسیله مراقبت انسانها در تقوا می باشد که هر کسی می تواند با اختیار آن را بپذیرد. تعریف تقوا را در کتاب های مذهبی و قوانین نمی توان یافت که غالبا با برداشت های ناصحیح به گمراهی جامعه دامن زده اند. محکم ترین دانش از جانب خداوند به وسیله قرآن در اختیار ما است که با تفکر و تدبر در آیات، فرق آیین خدایی با گمراهی دینی را روشن می سازد.نکته دیگر آیه در توجه به نام الله است که دو بار تکرار شده و مجموعا سه بار نام خداوند در یک آیه تکرار شده است. انسانهای یکتاپرست از تکرار نام خداوند به وجد می آیند و احساس آرامش آیه را دریافت می کنند.



#نساء#سوره#تفسیر

#عیسی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر